در ابتدا میبایست مبانی و مفاهیم اولیه حوزه فارکس را به درستی درک کنیم.
تا به حال به سفر خارج از کشور رفته اید؟ قبل از ورود به کشور مقصد باید پول خود را به اصطلاح چنج کنید. یعنی ریال خود را بفروشید و برای مثال یورو بخرید. پس از سپری کردن تعطیلات خود و هنگام بازگشت به ایران, احتمالا مقداری یورو برایتان باقی مانده هست. وقتی برای تبدیل آن به ریال اقدام میکنید متوجه میشوید که نرخ یورو نسبت به ریال کمی کاهش یافته است! در اینجا احساس میکنید که سود کرده اید و به دلیل نوسان قیمت ریال بیشتری بدست آورده اید. خب تبریک میگوییم, شما وارد دنیای فارکس شده اید! دنیایی که اکنون قدم در آن گذاشته اید لقب “بزرگترین بازار مالی جهان” را به دوش میکشد. پس برای بقا در این محیط پهناور و پر رمز و راز, باید کاملا هشیارانه دانش خود درباره فارکس را افزایش بدهید.
در فارکس کالای فیزیکی خرید و فروش نمیشود. تمام داستان درباره پول است! شما وقتی فکر میکنید که به دلایل اقتصادی یا هر دلیل دیگری ارزش پول یک کشور نسبت به پول کشور دیگری افزایش میابد, شما اقدام به خرید آن میکنید. در حالت برعکس, اگر فکر میکنید ارزش آن پول (مثلا یورو) در برابر واحد دیگری از پول مانند دلار کاهش میابد, آن را میفروشید! اینجاست که باید با منطق دوطرفه بازار آشنا شوید. در ادامه به طور کامل درباره دوطرفه بودن بازار فارکس صحبت میکنیم. به طور کلی، تبادل یک ارز در مقابل ارزهای دیگر، بازتابی از وضعیت اقتصاد آن کشور در مقایسه با اقتصاد کشورهای دیگر است.
پس از جنگ جهانی دوم, 700 نماینده از کشورهای مختلف در شهر برتون وودز گرد هم آمدند تا نظام پولی جدیدی بنیانگذاری کنند. نتیجه جلسه این بود که هر انس طلا مقدار ثابت 35 دلار آمریکا باشد. ارزش سایر ارزها نیز نسبت به نرخ دلار عدد ثابتی مشخص شد. این قانون تا سال 1971 پابرجا بود تا اینکه رئیس جمهور وقت آمریکا, ریچارد نیکسون , به صورت یک طرفه ارتباط دلار آمریکا با طلا را مختومه خواند و در نتیجه واحد پول دلار به یک ارز شناور تبدیل شد. سایر ارزها نیز که در گذشته نسبت به یکدیگر ارزش ثابتی داشتند, ارزش شناوری پیدا کردند و اینگونه بازار فارکس یا همان foreign exchange متولد شد. درباره شناوری در بازار فارکس در ادامه به صورت کامل توضیح میدهیم.
قیمت فروش قیمتی که بازار حاضر به خرید از شما در آن قیمت است. در این قیمت، معامله گر می تواند ارز پایه را به فروش برساند. قیمت خرید قیمتی است که در آن بازار حاضر به فروش جفت ارز خاصی به شما است. در این قیمت، می توانید ارز پایه را خریداری کنید. به قیمت خرید در پلتفرم معاملاتی فارکس Ask و به قیمت فروش Bid گفته میشود.
برای مثال جفت ارز EUR/USD را در نظر بگیرید. یورو ارز پایه هست. هنگام کاهش قیمت یورو یعنی زمانی که نمودار این ارز نزولی میشود, شما میتوانید پوزیشن سل بگیرید. یعنی در واقع با کاهش قیمت یورو, دلار دارد تقویت میشود. پس موقعیت معاملاتی فروش روی این جفت ارز مانند این است که شما در مقابل یورو دلار خریده اید. پس در کاهش قیمت میتوانید همانند صعود, کسب سود کنید.
همانطور که قبلا بیان شد, فارکس یک بازار غیرمتمرکز است و تعیین قیمت در آن توسط معامله گران از سراسر دنیا کاملا بر اساس سیستم عرضه و تقاضا اجرا میشود. گرچه بازیگران بزرگی از جمله بانکها در فارکس میتوانند تاثیرگذار باشند, با توجه به حجم معاملات بسیار زیاد این بازار مالی, همچنان با تقریب خوبی میتوان به غیرمتمرکز بودن آن اعتماد کرد.
بسته به تایم معاملاتی که برای ترید انتخاب کرده اید, نمودار شما هماهنگ با آن تایم معاملاتی خواهد بود. برای مثال در تایم روزانه, نمودار جفت ارز موردنظر برای هر روز, بازه قیمتی که نوسان شده است را نشان میدهد. همچنین قیمتی که در ابتدای روز معاملاتی باز شده و در پایان آن روز بسته شده را نشان میدهد
بازار فیوچر در ابتدا برای پوشش ریسک به وجود آمد. فرض کنید شما یک تولید کننده هستید. مدام در حال فکر کردن به این موضوع هستید که در آینده برای محصولم مشتری میتوانم پیدا کنم یا خیر؟ قیمت محصول من در آینده افزایش پیدا میکند یا کاهش؟ پس موقعیتی بسیار عالی برای شما این است که قبل از اینکه محصولتان را تولید کرده باشید, آن را با قیمتی مناسب پیشفروش کنید. این فلسفه شکلگیری بازار فیوچر بود و در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهیم شد.
در این نوع معاملات خریدار و فروشنده توافق میکنند که در تاریخی مشخص با قیمتی معین, محصولی را معامله کنند. در ابعاد دیگری از این بازار, افراد فقط قراردادها را خرید و فروش میکنند. برای مثال شما قرارداد خرید 10 بشکه نفت به ارزش هر واحد 50 دلار را در اختیار دارید. قیمت نفت افزایش پیدا میکند و به بشکه ای 60 دلار میرسد. شما میتوانید این قرارداد را به شخص دیگری بفروشید و سود کنید. آن شخص هم میتواند قرارداد را خرید و فروش کند یا در زمان مقرر نفت تحویل بگیرد.
اهرم بخشی اساسی در معاملات نوین است. اگر به درستی از آن استفاده کنید ابزار ارزشمندی برای شما معامله گران خواهد بود. میتوانید از اهرمها برای بهرهگیری از سود بزرگ در تغییرات کوچک قیمت استفاده کنید. از سرمایهتان به طور مؤثرتری استفاده کنید! توضیحات زیر به شما کمک می کند تا از اهرم معاملاتی خود بیشترین بهره را ببرید. ما توضیح می دهیم که اهرم چگونه کار می کند، چه زمانی باید از آن استفاده کنید و چگونه ریسک خود را محدود کنید.
اهرم در فارکس به چه شکل عمل میکند.
با استفاده از اهرم میتوانید برای معاملات خود از بروکر پول قرض بگیرید. یعنی فرض کنید شما میخواهید 1000 دلار معامله کنید. با اهرم 1:1000 تنها به 1 دلار سرمایه نیاز دارید! 999 دلار دیگر را بروکر به شما قرض میدهد تا با این پول کار کنید سود کسب کنید. عالیست؟ صبر کنید. هنوز روی دیگر سکه باقیست! اگر شما در این معامله ضرر کنید چه؟ بروکر ضرر خود را از سرمایه اولیه شما برمیدارد. پس باید در استفاده از اهرم کاملا دقت کنید.
اجازه بدهید این مثال را به روشی دیگر برایتان توضیح دهیم:
فرض کنید میخواهید 1000 سهم از یک شرکت را با قیمت هر سهم به ارزش 1 دلار خریداری کنید. برای وارد شدن به یک معامله متعارف از طریق یک کارگزار سهام، باید 1000 دلار بپردازید. تمام هزینه های اضافی دیگر مانند کمیسیون در این مثال در نظر گرفته نشده است). حال شما در بروکر با استفاده از لوریج 1:1000 با 1 دلار میتوانید 1000 سهم از آن شرکت را معامله کنید. اگر قیمت سهام شرکت 20 سنت افزایش یابد، ارزش هر سهم شما 1.20 دلار خواهد بود.اکنون معامله خود را ببندید، بر اساس 1000 سهمی که در ابتدا خریداری کرده اید، 200 دلار سود خواهید داشت! (حواستان به آن روی دیگر این سکه نیز باشد که ممکن است 200 دلار ضرر کنید!)
بازار فارکس پرمعامله ترین بازار مالی در جهان است. بسیاری از معامله گران با استفاده از حرکات جزئی قیمت در فارکس, سودهای دلچسبی کسب میکنند
حتما حتما در معاملات خود استاپ لاس قرار دهید
حجم را رعایت کنید!
به stop loss خود پایبند باشید
قطعا استفاده از اهرم مانند یک شمشیر دولبه است. بسیار هوشیار باشید!
به شرطی که درک کنید چگونه از اهرم استفاده کنید، می تواند سود خوبی برای شما بسازد. در اینجا به برخی از مزایای آن اشاره می کنیم:
بازده بالا در مقایسه با دپوزیت شما. (دپوزیت مقدار پولی است که به حساب معاملاتی خود واریز میکنید) تنها کاری که باید انجام دهید این است که بخش کوچکی از ارزش معامله خود را بپردازید تا سود کل آن معامله را داشته باشید. از آنجایی که هنگام معامله دارایی های اهرمی مانند CFD، سود بر اساس ارزش کل موقعیت محاسبه میشود، اهرم میتواند سود شما را در معاملات موفق در مقایسه با دپوزیت افزایش دهد – اما ضرر شما نیز اگر بازار مخالف باشد، بیشتر خواهد بود.
استفاده از معاملات اهرمی فرصتی را در اختیار شما میگذارد که در بازارهای سنتی مانند سهام, اصلا قابل تصور نیست. با استفاده منطقی از لوریج حداکثر بازدهی را برای سرمایه گذاری خود رقم بزنید.
همچنین در بازار فارکس شما قادر خواهید بود به صورت 24 ساعته به معاملات اهرمی دسترسی داشته باشید.
زیان بالا در مقایسه با سرمایه شما. استفاده از اهرم باعث زیان و همچنین سود بالا در مقایسه با سپرده می شود. از آنجایی که سپرده اولیه شما در مقایسه با ارزش واقعی معامله به میزان قابل توجهی کمتر است. به راحتی می توان فراموش کرد که واقعاً چه مقدار از سرمایه شما در معرض خطر است. سرمایه گذاران خرد نمی توانند بیش از سرمایه موجود در حساب خود ضرر کنند. با این حال، همیشه باید معامله خود را به طور کامل در نظر بگیرید، از جمله ارزش کامل و ضرر احتمالی آن. یک مدیریت ریسک پیچیده برای ترید اهرمی ضروری است.
هزینه های تامین مالی در معاملات اهرمی، ارائه دهنده شما وجوهی را به شما قرض می دهد تا بتوانید یک موقعیت کامل را بر اساس سپرده خود باز کنید. اگر بخواهید این موقعیت را یک شبه نگه دارید، هزینه کمی برای پوشش هزینه این خدمات دریافت می شود.
پیشنهاد میکنیم اگر در شروع کار هستید, از نسبت لوریج یا اهرمی پایینی استفاده کنید تا از زیان های احتمالی آینده جلوگیری شود.
نوسانات در بازار فارکس فرصتهای زیادی را برای کسب سود در اختیار ما قرار میدهند، اما ریسک زیادی با خود بدنبال دارند. در ادامه در مورد ریسک موجود در معاملات فارکس و نحوه مقابله با آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
با مدیریت ریسک در فارکس میتوانید یک سری قوانین و اقدامات را اجرا کنید تا اطمینان حاصل کنید که تأثیر منفی معاملات فارکس قابل کنترل است. یک استراتژی موثر, نیاز به برنامه ریزی دقیق از همان ابتدای کار دارد، زیرا بهتر است قبل از شروع معامله، یک برنامه مدیریت ریسک داشته باشید.
هر معامله ای باید برای ریسکی که بر روی سرمایه خود می پذیرید، نتیجه دهد. به عنوان یک قانون برای موفقیت به یاد داشته باشید، همیشه باید سود شما بیشتر از ضرر شما باشد تا در بلندمدت درآمد کسب کنید، حتی اگر در تعدادی معامله ضرر کنید. به عنوان بخشی از برنامه معاملاتی فارکس خود، باید نسبت ریسک به ریوارد خود را برای تضمین سود مستمر در بلندمدت, رعایت کنید.
برای یافتن نسبت، مقدار پولی را که در معامله فارکس در معرض خطر قرار می دهید با سود احتمالی مقایسه کنید. به عنوان مثال، اگر حداکثر ضرر (ریسک) بالقوه یک معامله 200 یورو و حداکثر سود بالقوه 600 یورو باشد، نسبت ریسک به پاداش 1 به 3 است. بنابراین اگر ده معامله با این نسبت انجام داده باشید و فقط 3 تای آن موفقیت آمیز بوده باشند و 7 تای دیگر با ضرر بسته شده باشند. شما هنوز 400 یورو سود کرده اید!
مارجین مقدار مورد نیاز برای باز کردن و حفظ یک موقعیت معاملاتی اهرمی است. این تفاوت بین ارزش کامل موقعیت شما و سرمایه ای است که توسط یک کارگزار یا ارائه دهنده اهرم در اختیار شما قرار می گیرد.
دو نوع مختلف مارجین وجود دارد که باید در معاملات شما در نظر گرفته شود: مارجین ورودی و مارجین نگهداری. حاشیه ورودی، سپرده مورد نیاز برای باز کردن یک موقعیت است. به این حاشیه یا سپرده نیز می گویند. هنگامی که پوزیشن خود را باز می کنید، ممکن است نیاز به سپرده گذاری پول بیشتری داشته باشید تا در صورتی که معامله شما شروع به زیان کند و حاشیه ورودی شما برای باز نگه داشتن موقعیت کافی نباشد. اگر این اتفاق بیفتد، شما در حاشیه تماس برای ارائه دهنده هستید و لازم است موجودی حساب خود را شارژ کنید. سرمایه اضافی به عنوان حاشیه نگهداری یا حاشیه پیوسته شناخته می شود.
حاشیه، سپرده مورد نیاز برای استفاده از محصولات اهرمی مانند CFD است. استفاده از اهرم به شما این امکان را می دهد که با قرار دادن تنها کسری از ارزش کامل معامله، ریسک کامل بازار را بپذیرید. حاشیه مورد نیاز معمولاً به صورت درصد داده می شود.
همانطور که قبلاً در مقدمه ذکر شد، هنگام خرید محصولات اهرمی مانند CFD، فقط باید بخشی از سرمایه مورد نیاز را در حساب معاملاتی خود داشته باشید. اصطلاح “حاشیه” اغلب به عنوان مترادف برای حاشیه مورد نیاز استفاده می شود. معنای حاشیه و اهرم (توضیح اهرم CFD) را در متن این مقاله با مثال های مفصل روشن خواهیم کرد.
حاشیه مورد نیاز بسته به بازار مورد معامله متفاوت است: برای مثال در بازارهای بعدی، حاشیه مورد نیاز برای معامله با شاخص های سهام 5 درصد است. مثال کوتاه زیر نشان می دهد که این به چه معناست: فرض کنید می خواهید با Dax معامله کنید و شاخص در 10000 واحد است. اگر مارجین مورد نیاز 100 درصد بود، در واقع باید 10000 یورو سرمایه داشت. با حاشیه 5 درصد، این ارزش به 500 یورو کاهش می یابد.
مارجین لول نوعی معیار برای بروکر است که با محاسبه آن، این امکان را می دهد تا بدانیم چه مقدار وجه برای معاملات جدید در دسترس است. هرچه سطح مارجین بیشتر باشد، به این معناست که فری مارجین بیشتری برای معامله در اختیار است. میزان سطح مارجین از درصد نسبت اکوئیتی به مارجین استفاده شده، بدست می آید.
معمولاً هنگام معامله در فارکس، مارجین توسط معامله گر به صورت دستی محاسبه نمی شود. ماشین حساب های جیبی مخصوص نیز در مواقع ضروری در محاسبه استفاده می شود. با این وجود، هر معامله گر مبتدی باید اصل تشکیل عدد حاشیه را بداند. بیایید روند را با استفاده از یک مثال کلاسیک مرور کنیم. مبنای نرخ فعلی مبادله برای جفت ارز EUR-USD 1.06527، اهرم 1: 500 و حجم معامله 1 لات (تبدیل به 100000 واحد ارز پایه) است.
حاشیه تراکنش با پارامترهای بالا به عنوان حاصلضرب حجم سفارش به ارز پایه (به عنوان مثال 1 لات * 100000 واحد) و نرخ جاری تقسیم بر اهرم محاسبه می شود. در مثال ما، محاسبه به صورت زیر خواهد بود:
1 * 100000 * 1.06527 / 500
در نتیجه محاسبات، همان عددی را که در ترمینال می بینید، به طور دقیق، 213.05 دلار دریافت می کنیم.
از آنجایی که مارجین فارکس تضمینی برای باز کردن موقعیتها است، مارجین آزاد به معاملهگر نشان میدهد که با وجوه جاری در حساب معاملاتی با یک اهرم خاص، چند معامله دیگر میتواند باز کند. در مثال بالا، یک مشتری همچنان می تواند حجم 22 لات معامله کند. البته توصیه نمی شود زیرا این رویکرد برخلاف تمام اصول مدیریت پول است، اما در تئوری معامله گر چنین گزینه ای را دارد.
درصد به معنای نسبت وجوه آزاد به حاشیه است. به طور مداوم در حال تغییر است زیرا مقدار وجوه نیز بسته به نتیجه مالی معامله در نوسان است. برای اطمینان از تجارت ایمن، توصیه می شود سطح حداقل 1000 درصد را حفظ کنید. هرچه ارزش سهام کوچکتر و حاشیه بالاتر باشد، سطح پایین تر خواهد بود. چرا خطرناک است؟
سطح حاشیه بالا نشان می دهد که حجم بیش از حد معامله می شود. این عدد اندازه سطح را بر حسب درصد کاهش می دهد. چنین معاملهای میتواند منجر به زیانهای جدی یا حتی سقوط کل پرتفوی در هنگام معامله در فارکس شود.
Margin Call به این معنی است که موجودی شما (اصول +/- سود یا زیان جاری) باید کمتر از مقدار لازم برای باز نگه داشتن موقعیت های شما (حاشیه مورد نیاز) باشد. شما می توانید هر دو مقدار را در بالای پلت فرم معاملاتی پیدا کنید.
به محض اینکه این اتفاق بیفتد، این خطر وجود دارد که موقعیت های شما به طور خودکار بسته شوند تا مارجین مورد نیاز در حساب معاملاتی شما کاهش یابد.
دو راه برای جلوگیری از این امر وجود دارد: یا حساب معاملاتی خود را تامین کنید تا موجودی حساب شما بالاتر از مارجین مورد نیاز باشد، یا خودتان موقعیت ها را ببندید.
موقعی که سرمایه شما به کمتر از 50 درصد مارجین مورد نیازتان میرسد، موقعیتهای معاملاتی بهطور خودکار بسته میشوند.
برای حساب های حرفه ای، معمولاً چهار سناریو وجود دارد که در آن موقعیت های شما به طور خودکار بسته می شود. لطفاً توجه داشته باشید که ما نمیتوانیم این اقدامات حفاظتی را در همه موارد اعمال کنیم و بنابراین نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
مثال کال مارجین
در IG، ما از اصطلاح “حاشیه تماس” برای توصیف وضعیت حساب شما استفاده می کنیم. اگر سرمایه در حساب شما کمتر از 100٪ حاشیه دارایی شما باشد، شما در یک تماس حاشیه قرار می گیرید – در این مرحله ما سعی می کنیم از طریق ایمیل به شما اطلاع دهیم. اگر موجودی شما کمتر از 75٪ از حاشیه مورد نیاز شما باشد، سعی می کنیم اعلان ایمیل دومی را برای شما ارسال کنیم تا زمانی که مارجین شما به کمتر از 50 درصد سرمایه مورد نیاز نرسد، شروع به بستن موقعیت ها نمی کنیم.
مارجین یک سپرده امنیتی در هنگام معامله است، معامله گران نیاز به یک حساب مارجین دارند. علاوه بر این، معاملهگران حاشیه را قادر میسازد تا از اثر اهرمی استفاده کنند. اثر اهرمی سرمایه به کار گرفته شده و سرمایه استقراضی را در رابطه با آن توصیف می کند.
تفاوت های این دو اصطلاح در مقاله ی تفاوت مارجین و لوریج به طور کامل شرح داده شده است.
استاپ لاس (stop loss) در لغت به معنی توقف ضرر است. استاپ لاس در تمام بازار های مالی به توقف معامله در قیمتی از قبل مشخص شده اشاره دارد به عبارت دیگر دستور از قبل تعیین شده برای توقف معامله در زیان را (stop loss) می گویند.
حد سود (take profit) به معنای گرفتن سود در بازار های مالی و فارکس است که به آن حد سود نیز می گوییم همچنین با دو حرف (tp) آن را نشان می دهند.
به دو روش می توانیم یک معامله را با سود به پایان برسانیم :
1 – مارکت اردر ( market order )
2- تیک پرافیت ( take profit )
اگر پوزیشن یا پوزیشن هایی را که در سود هستند به صورت لحظه ای و یا آنی با زدن دکمه (close order) ببندیم در واقع به روش مارکت اردر آنها را بسته ایم. فرض کنید در جفت ارز یورو دلار امریکا یک پوزیشن خرید قرار داده ایم که 10 پیپ در سود قرار دارد، اگر این معامله را کلوز اردر کنیم معامله در سود بسته می شود.
اگر از قبل برای یک پوزیشن قیمت مشخصی را برای خروج در سود مشخص کنیم به آن تیک پرافیت (take profit ) در فارکس می گویند. که در واقع یک دستور در انتظار به حساب می آید. فرض کنید در جفت ارز یورو دلار یک پوزیشن خرید در قیمت 1.2500 با تیک پروفیت 1.2510 باز می کنیم، اگر قیمت رشد کند و سیستم معاملاتی قیمت بید به 1.2510 برسد معامله به تیک پرافیت برخورد کرده و اصطلاحا می گویند معامله با (tp) بسته شده است. یعنی معامله با رسیدن به حد سود بسته شده است.
معامله گران معمولاً اردر حد ضرر را در هنگام شروع معاملات اجرا می کنند. در ابتدا از اردر حد ضرر به منظور تعیین محدودیت برای ضرر احتمالی در یک معامله استفاده می شود؛ به عنوان مثال، یک معامله گر Forex ممکن است اردر خرید EUR/USD در 1.1500 را به همراه اردر حد ضرر در 1.1485 اجرا کند. این ریسک ضرر معامله گر را در معامله به 15 پیپ محدود می کند.
گاهی معامله گران از اردر Trailing Stop استفاده می کنند تا به طور خودکار اردر حد ضرر خود را با توجه به افزایش قیمت بازار به سطح بالاتری افزایش دهند. می توانید به راحتی اردر Trailing Stop را در متاتریدر تنظیم کنید. کافی است که مقدار پیپ یا دلاری که می خواهید حد ضرر در پشت بازار صعودی حرکت کند را تعیین کنید. همچنان با استفاده از مثال EUR/USD، اگر معامله گر یک اردر Trailing Stop تعداد 50 پیپ تعیین کند، زمانی که بازار به 1.1600 برسد، حد ضرر به صورت خودکار به 1.1550 تغییر خواهد کرد. اگر بازار پس از آن به 1.1620 برسد، حد ضرر به 1.1570 افزایش خواهد یافت.
اردر Trailing Stop همگام با حرکت معاملات به نفع معامله گر حرکت می کند تا ریسک اشتباه در یک معامله را کاهش دهد. درباره Trailing Stop در Forex بیشتر بدانید.
اجرای حد ضرر را می توانید به 2 روش محاسبه کنید: برحسب پیپ های تحت ریسک و دلارهای تحت ریسک
دلارهای تحت ریسک اطلاعات مهم تری به دست می دهند زیرا با این روش مبلغی از موجودی حساب که در معامله تحت ریسک است را به شما نشان می دهد. برای محاسبه مقدار دلارهای تحت ریسک باید مقدار پیپ های تحت ریسک و همچنین اندازه پوزیشن خود را بدانید.
برای مثال EUR/USD شما 5 پیپ ریسک می کنید و اگر یک پوزیشن 5 میکرولات داشته باشید محاسبه دلار تحت ریسک به این ترتیب خواهد بود:
پیپ های تحت ریسک x ارزش پیپ x اندازه پوزیشن (اندازه لات)
6×1×5 = $30
تاکنون به عنوان یک تریدر تجربه آن را داشتهاید که وارد یک معامله شوید؛ در ابتدا به سود دست پیدا کنید و پس از مدتی نه تنها سود خود را از دست رفته ببینید؛ بلکه حد ضرر شما نیز فعال شود و به این ترتیب با ضرر از معامله خارج شوید؟ ریسک فری کردن معامله به معنی آن است که هر کاری از دست ما بر میآید انجام دهیم تا قبل از ضرر کردن، بتوانیم از یک معامله خارج شویم. به این ترتیب عملا مدیریت ریسک سرمایهگذاری نیز به خوبی اتفاق میافتد. اجرای تکنیک Risk Free کاملا به استراتژیهای معاملاتی افراد بستگی دارد. حتی ممکن است افراد تعاریف مختلفی از تکنیک ریسک فری داشته باشند. ما در این جا سعی میکنیم که به چند مورد از دیدگاههای موجود اشاره کنیم. انتخاب گزینه مناسب از بین آنها کاملا بر عهده شما است.
یکی از اقداماتی که معمولا سرمایهگذاران برای Risk Free کردن معاملات خود انجام میدهند، تعیین حد ضرر در محدوده سود به دست آمده از معاملات است. به این ترتیب حتی اگر دارایی خریداری شده در جهت افت قیمت حرکت کند، حد ضرر شما در محدوده سود فعال میشود و به این ترتیب با ضرر و زیان از معامله خارج نمیشوید.