الگوی هارمونیک یکی از پیچیده‌ترین ابزارهای معاملاتی در نظر گرفته می‌شود چرا که برای ترسیم آن‌ها روی نمودار، لازم است دانش زیادی داشته باشیم. در این مقاله، قصد داریم تا انواع الگوهای هارمونیک را معرفی کرده و کاربرد هر یک از آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم.

الگوهای هارمونیک با تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی تشکیل می‌شوند. بنابراین، اعداد فیبوناچی به عنوان مبنای این الگو‌ها در نظر گرفته می‌شود. تشخیص این الگو‌ها در مقایسه با الگو‌های کلاسیک، به تمرین و دقت بیشتری نیاز دارد. اما پس از آشنایی کامل با این الگو‌ها، می‌توانیم به سادگی روند آینده نمودار قیمت را پیش بینی کنیم.

این الگو‌ها معمولاً به شکل M و W و یا ترکیبی از هر دو ظاهر می‌شوند. با محاسبه نسبت‌های فیبوناچی بین نقاط مهم الگو، می‌توانیم افزایش یا کاهش قیمت را پیش بینی کنیم. ساختار تمام الگوهای پنج نقطه‌ای شبیه به همدیگر است و تنها در طول خطوط و نسبت‌های فیبوناچی، با هم تفاوت دارند. به همین دلیل، آشنایی با یکی از این الگوها، درک سایر الگوها را آسان می‌سازد. در ادامه، تعدادی از این الگوهای هارمونیک را معرفی کرده و به صورت مختصر، بررسی می‌نماییم.

معرفی انواع الگوهای هارمونیک

در تحلیل تکنیکال، تاکنون تعداد زیادی از الگوی هارمونیک شناسایی شده‌اند که در ادامه، تعدادی از آن‌ها را معرفی می‌کنیم. نکته جالب این است که نام‌گذاری این الگوها بر اساس شکل قرارگیری آن‌ها در نمودار انجام گرفته است. به عنوان مثال، الگوی کوسه به علت داشتن خطوط شیب‌دار بیرونی و دره سطحی در میانه، به باله پشتی کوسه شبیه است و به همین دلیل، آن ‌را به این‌ صورت نام‌گذاری کرده‌اند. الگوهای هارمونیک که در این مقاله به آن‌ها می‌پردازیم، عبارت هستند از:

1. الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

الگوی گارتلی به دو صورت صعودی و نزولی ظاهر می‌شود. الگوی صعودی گارتلی شبیه به حرف M و الگوی نزولی گارتلی شبیه به حرف W مشاهده می‌شود. در گارتلی صعودی، نقطه X پایین‌تر از نقطه D و نقطه A فراتر از نقطه C قرار ‌دارد. نقطه D ابتدای روند پرقدرت صعودی است و ما می‌توانیم در این نقطه، با ارسال سفارش خرید، وارد معامله شویم.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی گارتلی نزولی نیز مانند الگوی گارتلی صعودی است و تنها تفاوت آن‌ها، وارونه بودنشان است. در ‌الگو‌ی گارتلی نزولی، نقطه D شروع روند کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود قابل‌توجهی را از این الگو به دست آوریم.

الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern)

2. الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern)

الگوی پروانه نیز به دو شکل صعودی و نزولی ظاهر می‌شود. الگوی صعودی پروانه به شکل M و الگوی نزولی پروانه به شکل W است. از نظر ظاهر، این الگو شبیه به الگوی گارتلی است، با این تفاوت که در الگوی پروانه صعودی، نقطه D پایین‌تر از نقطه X یعنی مبدا الگو قرار دارد. در حالیکه در الگوی گارتلی، به این صورت نیست.

علاوه بر این، الگوی پروانه اصلاحات قیمتی عمیق‌تری نسبت به گارتلی دارد. در نتیجه، در این الگو، قیمت دچار نوسانات شدید‌تری می‌شود. در الگوی پروانه صعودی، نقطه D ابتدای افزایش چشمگیر قیمت بوده و در این نقطه با ارسال سفارش خرید، می‌توانیم وارد معامله شویم.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی پروانه نزولی نیز مانند پروانه صعودی است و تنها تفاوت آن‌ها، در وارونه بودن آن‌هاست. در ‌الگو‌ی پروانه نزولی، نقطه D شروع کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود قابل توجهی را از این الگو به دست آوریم.

3. الگوی خفاش (Bat Pattern)

الگوی هارمونیک خفاش نیز به دو شکل صعودی و نزولی ظاهر می‌شود. الگوی خفاش صعودی به شکل M و خفاش نزولی آن به شکل W دیده می‌شود. این الگو به عنوان یکی از دقیق‌ترین الگو‌های هارمونیک شناخته می‌شود و از نظر ظاهری، شباهت بسیار زیادی به الگو‌های پروانه و گارتلی دارد. تنها تفاوت الگوی خفاش با الگو‌های ذکر شده تراز‌های فیبوناچی اندازه‌گیری شده است.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی خفاش نزولی نیز مانند خفاش صعودی بوده. در‌ این الگو، نقطه D شروع کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود مناسبی را از این الگو به دست آوریم.

الگوی خرچنگ (Crab Pattern)

4. الگوی خرچنگ (Crab Pattern)

الگوی خرچنگ نیز به دو صورت صعودی (M) و نزولی (W) مشاهده می‌شود. الگوی خرچنگ به عنوان یکی از بهترین الگو‌های هارمونیک محسوب می‌شود که تحلیلگران علاقه زیادی به استفاده از آن دارند. این الگو در سال ۲۰۰۰ میلادی معرفی شد و شاید مهم‌ترین تفاوت آن با سایر الگو‌های هارمونیک در این باشد که الگوی خرچنگ در موج آخر حرکتی خود، اصلاح بسیار بزرگ‌تری نسبت به الگو‌های هارمونیک دیگر انجام داده است.

لازم است خاطرنشان کنیم که نسبت‌های فیبوناچی در الگوی خرچنگ نزولی نیز مانند الگوی خرچنگ صعودی است. در الگوی خرچنگ نزولی، نقطه D شروع کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود مناسبی را از این الگو به دست آوریم.

5. الگوی کوسه (Shark Pattern)

الگوی کوسه نیز به دو صورت صعودی (M) و نزولی (W) مشاهده می‌شود. احتمالاً، مهم‌ترین تفاوت این الگو با الگو‌های هارمونیک قبلی، این است که نقطه C در الگوی صعودی کوسه فراتر از نقطه A است و تراز این نقطه در این الگو، متفاوت‌تر از الگوهای قبلی است.

لازم است خاطرنشان کنیم که نسبت‌های فیبوناچی در الگوی کوسه نزولی نیز مانند الگوی کوسه صعودی است. در الگوی کوسه نزولی، نقطه D شروع کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود مناسبی را از این الگو به دست آوریم.

6. الگوی هارمونیک سایفر (Cypher Pattern)

الگوی سایفر نیز به دو صورت صعودی (M) و نزولی (W) مشاهده می‌شود. از نظر ظاهری، الگوی سایفر کمی شبیه به الگوی کوسه است و در سایفر صعودی، نقطه C فراتر از نقطه A قرار دارد. نقطه D نیز که آخرین نقطه الگو است، درون خط XA ایجاد خواهد شد.

لازم است خاطرنشان کنیم که نسبت‌های فیبوناچی در الگوی سایفر نزولی نیز مانند سایفر صعودی است. در الگوی سایفر نزولی، نقطه D شروع کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود مناسبی را از این الگو به دست آوریم.

الگوی Nen-Star

7. الگوی Nen-Star

الگوی Nen-Star نیز به دو صورت صعودی (M) و نزولی (W) مشاهده می‌شود. در حالت صعودی الگوی Nen-Star، نقطه C فراتر از نقطه A قرار ‌دارد و نقطه D نیز که آخرین نقطه الگو است، بیرون از خط XA ایجاد می‌شود. بنابراین، می‌توانیم بگوییم که بلند‌ترین موج در این الگو، همان موج آخر یعنی CD است.

نسبت‌های فیبوناچی در Nen-Star نزولی نیز مانند Nen-Star صعودی است. در الگوی Nen-Star نزولی، نقطه D شروع کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود مناسبی را از این الگو به دست آوریم.

8. الگوی هارمونیک AB=CD

این الگو به عنوان ساده‌ترین الگوی هارمونیک شناخته می‌شود. یکی از دلایل ساده بودن این الگو، الزامات کمتر برای شکل‌گیری آن نسبت به الگوهای هارمونیک دیگر است. تشخیص این الگو در نمودار قیمت نیز بسیار ساده است. در الگوی AB=CD صعودی، نقطه D ابتدای روند افزایش قابل‌توجه قیمت است و در این نقطه، می‌توانیم با ارسال سفارش خرید، وارد معامله شویم.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی AB=CD نزولی نیز مانند الگوی AB=CD صعودی است. در الگوی AB=CD نزولی، نقطه D شروع کاهش شدید قیمت است. در بازار‌های دو‌طرفه، با ارسال سفارش فروش در این نقطه و سپس خرید در قیمت‌های پایین‌تر، می‌توانیم سود مناسبی را از این الگو به دست آوریم.

9. الگوی سه درایو (3 Drives)

الگوی سه درایو که به عنوان الگوی سه حرکته یا الگوی هارمونیک سه حمله نیز شناخته می‌شود، شباهت زیادی به الگوی AB=CD دارد. تنها تفاوت آن‌ها این است که در این الگو، 5 لِگ در ساختار آن وجود دارد. برخی از کارشناسان، قواعد موج شماری الیوت را اقتباسی از این الگو می‌دانند. این الگو دارای 3 قله یا درایو و 2 اصلاح است. درایوها یا نقاط قله با اعداد و اصلاحات با حروف نام‌گذاری می‌شوند. نکته مهم درمورد این الگو این است که برای شکل‌گیری یک الگوی ایده‌آل ۳ درایو، باید طول اصلاحات و درایوها از نظر زمانی و قیمتی با هم برابر باشند.

الگوی هارمونیک 5-0

10. الگوی هارمونیک 5-0

الگوی 5-0 که توسط اسکات کارنی معرفی شد، یک الگوی هارمونیک معمولی است که از پنج لِگ تشکیل شده است. الگوی هارمونیک ۰-۵ بر اساس روابط فیبوناچی و نسبت‌های هارمونیک شکل می‌گیرد. این الگو برای شناسایی نقاط ورود و خروج احتمالی در بازارهای مالی استفاده می‌شود و می‌تواند در تمام دارایی‌های مالی مانند سهام، ارزها، کالاها و اوراق بهادار دیگر به کار رود. این الگو دارای ویژگی‌های زیر است:

  • AB در 113 – 161.8 درصدی XA است.
  • BC را می‌توانیم در امتداد 161.8-224 درصد خط AB شناسایی کنیم.
  • خط CD در 50 درصدی اصلاح خط BC قرار دارد.

مراحل معامله با الگوهای هارمونیک

منظور از استفاده از الگوهای هارمونیک این است که بتوانیم این الگوها را پیدا کنیم و با کامل شدن آن‌ها خرید و فروش کنیم. پیدا کردن الگوهای هارمونیک سه مرحله اصلی دارد:

پیدا کردن الگوی هارمونیک، اولین گام در فرآیند معامله است. تریدرها باید با دقت به نمودارهای قیمتی نگاه کنند تا بتوانند شکل‌های خاصی مانند Gartley، Bat، Butterfly و غیره را شناسایی کنند. این الگوها معمولاً از ترکیب خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت تشکیل می‌شوند و می‌توانند نقاط ورود و خروج معتبری را برای معامله‌گران ارائه دهند.

در مرحله دوم، اندازه‌گیری نسبت‌های اضلاع الگوی هارمونیک اهمیت پیدا می‌کند. این نسبت‌ها بر اساس دنباله فیبوناچی هستند و به تریدرها کمک می‌کنند تا نقاط دقیق ورود و خروج را مشخص کنند. برای مثال، نسبت‌های فیبوناچی می‌توانند به تعیین سطوح قیمتی کلیدی که احتمال برگشت قیمت در آن‌ها بالاست، کمک کنند.

مرحله سوم، معامله خرید یا فروش با کامل شدن الگوی هارمونیک، نقطه کلیدی فرآیند است. پس از شناسایی و اندازه‌گیری الگو، تریدرها باید منتظر تکمیل شدن الگو باشند. به محض اینکه الگو به اتمام رسید، می‌توان با توجه به جهت الگو، وارد معامله شد. برای مثال، اگر الگوی هارمونیک یک الگوی بازگشتی باشد، می‌توان با تکمیل شدن آن، معامله فروش یا خرید را انجام داد.

چگونگی ترسیم الگوهای هارمونیک

چگونگی ترسیم الگوهای هارمونیک

ترسیم الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای قدرتمند برای شناسایی نقاط برگشتی احتمالی در بازار است. این الگوها با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی شناسایی می‌شوند و بر اساس تکرار الگوهای قیمتی در بازه‌های زمانی مختلف کار می‌کنند. در ادامه، چگونگی ترسیم این الگوها را شرح می‌دهیم:

  1. آشنایی با الگوهای اصلی
    ابتدا باید با الگوهای اصلی هارمونیک مانند Gartley، Butterfly، Bat، و Crab آشنا شوید. هر الگو ویژگی‌های منحصر به فردی دارد و نسبت‌های فیبوناچی متفاوتی را برای ترسیم خود به کار می‌گیرد.
  2. شناسایی امواج
    الگوهای هارمونیک از امواج قیمتی تشکیل شده‌اند که به صورت XA، AB، BC، و CD نام‌گذاری می‌شوند. نقطه آغازین الگو (X) و نقاط برگشتی (A، B، C) را باید تعیین کنید تا بتوانید مسیر حرکت قیمت را ترسیم نمایید.
  3. استفاده از نسبت‌های فیبوناچی
    برای ترسیم الگوها، استفاده از نسبت‌های فیبوناچی ضروری است. برای مثال، در الگوی Bat، نسبت BC باید ۳۸.۲% تا ۵۰% از AB باشد، در حالی که CD باید ۸۸.۶% از XA را پوشش دهد. این نسبت‌ها به شما کمک می‌کنند تا نقاط دقیق برگشتی قیمت را تعیین کنید.
  4. ترسیم و تایید الگو
    پس از شناسایی امواج و محاسبه نسبت‌های فیبوناچی، الگوی هارمونیک را روی نمودار قیمت ترسیم کنید. استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند نرم افزارهای معاملاتی می‌تواند در این مرحله کمک‌کننده باشد. پس از ترسیم، باید صبر کنید تا الگو تایید شود، که معمولاً با رسیدن قیمت به نقطه D و برخورد با سطوح کلیدی فیبوناچی اتفاق می‌افتد.
  5. مدیریت ریسک
    در نظر گرفتن مدیریت ریسک هنگام استفاده از الگوهای هارمونیک اهمیت زیادی دارد. همیشه باید حد ضرر (Stop Loss) را تعیین کنید و بر اساس نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) عمل نمایید.
مزایا و معایب الگوی هارمونیک

مزایای الگوی هارمونیک

  1. دقت بالا در پیش بینی: الگوهای هارمونیک با استناد به نسبت‌های دقیق فیبوناچی، امکان پیش‌بینی تحولات قیمتی با دقت بالا را فراهم می‌آورند. این نسبت‌ها بر پایه توالی فیبوناچی بنا شده و به کشف نقاط کلیدی بازگشت قیمت کمک می‌کنند. این دقت به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا با اطمینان بیشتری نقاط ورود و خروج به معامله را تعیین کنند، که این امر می‌تواند به کاهش ریسک و افزایش سودآوری منجر شود.
  2. تعیین سطوح حمایت و مقاومت: شناسایی سطوح حمایت و مقاومت از اهمیت بالایی در تحلیل تکنیکال برخوردار است. الگوهای هارمونیک با ترسیم خطوطی که نقاط اصلاحی قیمت را به هم متصل می‌کنند، به تعیین این سطوح کمک می‌کنند. این سطوح می‌توانند به عنوان نقاطی برای تنظیم دستورات توقف ضرر یا برداشت سود استفاده شوند.
  3. انعطاف پذیری: یکی از بارزترین ویژگی‌های الگوهای هارمونیک، قابلیت استفاده آن‌ها در بازارهای مختلف است. این الگوها در بازار سهام، ارزهای دیجیتال، فارکس، و کالاها قابل استفاده هستند. این انعطاف‌پذیری به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا در شرایط بازار متفاوت، استراتژی‌های معاملاتی خود را با استفاده از الگوهای هارمونیک تنظیم کنند.
  4. تعیین نقاط برگشتی بازار: الگوهای هارمونیک با توانایی شناسایی نقاط برگشتی احتمالی بازار، به معامله‌گران کمک می‌کنند تا از حرکات قیمتی آتی باخبر شوند. این امر به آن‌ها امکان می‌دهد تا قبل از وقوع تغییرات قابل توجه قیمت، موقعیت‌های خود را با ریسک کمتری مدیریت کنند.

معایب الگوی هارمونیک

  1. پیچیدگی: یکی از چالش‌های اصلی استفاده از الگوهای هارمونیک، پیچیدگی آن‌ها است. فرآیند یادگیری و کاربرد این الگوها مستلزم درک عمیقی از اصول فیبوناچی و توانایی تشخیص دقیق الگوها در نمودارهای قیمتی است. این پیچیدگی ممکن است برای معامله‌گران مبتدی دلسرد کننده باشد.
  2. نیاز به تایید دیگر ابزارها: برای افزایش اعتماد به سیگنال‌های حاصل از الگوهای هارمونیک، معمولاً توصیه می‌شود که این الگوها با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها و تحلیل حجم معاملات ترکیب شوند. این امر می‌تواند فرآیند تحلیل را پیچیده‌تر کند.
  3. تاخیر در سیگنال‌ها: گاهی اوقات، الگوهای هارمونیک ممکن است تا زمانی که کاملاً تکمیل نشوند، سیگنال قابل اعتمادی ارائه ندهند. این تاخیر می‌تواند باعث شود معامله‌گران فرصت‌های معاملاتی را از دست بدهند یا وارد معاملاتی شوند که دیگر به اندازه کافی مطلوب نیستند.
  4. احتمال خطا در شناسایی الگوها: در نهایت، دقت در شناسایی الگوهای هارمونیک بسیار مهم است. اشتباه در تشخیص این الگوها می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست معاملاتی شود. این خطاها می‌توانند به زیان‌های قابل توجهی منجر شوند، به خصوص اگر معامله‌گر بر اساس اطلاعات نادرست، موقعیت‌های بزرگی را اتخاذ کند.
نکات مهم در استفاده از الگوهای هارمونیک

مهم‌ترین نکاتی که هنگام استفاده از الگوهای هارمونیک باید بدانیم

همان‌طور که پیش از این گفته شد، یادگیری الگوهای هارمونیک و شناسایی آن‌ها، کار نسبتاً دشواری است. اگر بخواهیم از این الگوها استفاده کنیم، برای جلوگیری از زیان، لازم است موارد زیر را در نظر داشته باشیم:

  • برای استفاده موفقیت‌آمیز از الگوهای هارمونیک، داشتن دقت بالا در شناسایی این الگوها ضروری است. این کار نیازمند تسلط بر شناخت دقیق نقاط X، A، B، C، و D در هر الگو و همچنین درک نحوه اتصال این نقاط با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی است. معامله‌گران باید در تشخیص تفاوت‌های بین الگوهای مختلف مانند Gartley و Butterfly مهارت پیدا کنند، زیرا هر کدام ویژگی‌ها و نسبت‌های منحصر به فرد خود را دارند.
  • نسبت‌های فیبوناچی در قلب الگوهای هارمونیک قرار دارند و با دقت زیادی نقاط برگشتی قیمت را پیش بینی می‌کنند. معامله‌گران باید با نحوه استفاده از این نسبت‌ها، از جمله ۶۱.۸٪، ۷۸.۶٪، و ۸۸.۶٪ و نحوه اعمال آن‌ها بر روی حرکات قیمتی آشنا باشند. دانش در مورد چگونگی تاثیر این نسبت‌ها بر تعیین نقاط ورود و خروج از معاملات حیاتی است.
  • یکی از چالش‌های متداول در استفاده از الگوهای هارمونیک، صبر کردن و انتظار برای تکمیل کامل الگو قبل از انجام معامله است. این موضوع مستلزم تحمل و انتظار برای تایید شکل‌گیری کامل الگو و اطمینان از اینکه تمام نقاط کلیدی و نسبت‌های مربوطه دقیقاً رعایت شده‌اند، است.
  • بعد از شناسایی یک الگوی هارمونیک، تنظیم استاپ لاس (Stop Loss) و تیک پروفیت (Take Profit) بر اساس نقاط حساس و استراتژیک الگو بسیار حیاتی است. این کار به محافظت از سرمایه در برابر حرکات ناگهانی بازار و همچنین به حداکثر رساندن سود معاملات کمک می‌کند.
  • به منظور افزایش احتمال موفقیت در استفاده از الگوهای هارمونیک، توصیه می‌شود که آن‌ها را با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورهای حرکتی، حجم معاملات و الگوهای کندل استیک ترکیب کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا یک تصویر کامل‌تر از بازار داشته باشید و تصمیم‌گیری‌های معاملاتی دقیق‌تری انجام دهید.
  • علاوه بر تحلیل فنی، داشتن درکی از شرایط کلی بازار و عوامل بنیادی که می‌توانند بر قیمت‌ها تأثیر بگذارند، بسیار مهم است. این شامل تحلیل اخبار اقتصادی، تصمیمات سیاست پولی، و سایر رویدادهای مهمی می‌شود که می‌توانند نقش کلیدی در تعیین جهت حرکت قیمت‌ها داشته باشند.

سخن پایانی

«الگوی هارمونیک چیست؟» Harmonic Pattern یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند که اگر به درستی تشخیص داده شوند، دقیق‌ترین سیگنال‌های خرید و فروش را در اختیار ما قرار می‌دهند. استفاده از این الگوها برای افراد تازه‌کار توصیه نمی‌شود. در صورتی که زمان کافی برای یادگیری و شناسایی این الگوها داشته باشیم، لازم است حتماً از آن‌ها استفاده نماییم.
در زمان تشخیص الگو‌های هارمونیک صعودی در نمودار قیمت و محاسبه نقطه D، بهتر است از شروع روند صعودی کاملاً اطمینان حاصل کنیم و پس از آن، اقدام به خرید کنیم. در نتیجه، می‌توانیم منتظر واکنش قیمت پس از لمس نقطه D باشیم و در کندل‌های بعد از این نقطه، در مورد خرید سهم تصمیم بگیریم. این مسئله در مورد الگوهای هارمونیک نیز صادق است.
در الگو‌های هارمونیک صعودی، بهتر است حد ضرر کمی پایین‌تر از نقطه D و در الگو‌های هارمونیک نزولی، بهتر است حد ضرر کمی بالا‌تر از نقطه D در نظر گرفته شوند.

سوالات متداول