امواج ایمپالس (Impulse Waves) یا محرک نوعی از امواج در نظریه الیوت هستند که شامل پنج موج میشوند. با تشخیص این امواج در نمودار قیمتی، معاملهگران میتوانند حرکات قیمت را در آینده تشخیص دهند. در این مقاله قصد داریم امواج ایمپالس را به طور کامل آموزش دهیم. با این که امواج الیوت بسیار کاربردی و دقیق هستند، تشخیص درست آنها به تلاش و دقت زیادی نیاز دارد.
تاریخچه امواج الیوت
امواج الیوت برای اولین بار در دهه 1930 میلادی معرفی شد. رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) با مشاهده حرکات قیمت در نمودار متوجه شد که بر خلاف عقیده بسیاری از معاملهگران، حرکات قیمت تصادفی به وجود نمیآیند و از نظم و قاعدهای پیروی میکنند.
رالف نلسون الیوت در سال 1871 در آمریکا متولد شد و یکی از معاملهگرانی بود که دو دهه در این تجارت فعالیت داشت. زمانی که او در سن 58 سالگی به خاطر بیماری بازنشسته شد، حرکات قیمت را در نمودارهای 70 سال قبل از آن بررسی نمود و پس از مقایسه حرکات قیمت در نمودارهای روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه، متوجه حرکات مشابه قیمت شد و توانست نظریه الیوت را ارائه کند.

رالف نلسون الیوت حرکات قیمت را با پدیدههای طبیعی مقایسه کرد و دریافت که آنها دارای شباهتهایی هستند. علاوه بر این، رالف نلسون با توجه بیشتر بر روی حرکات قیمت، متوجه شد که الگوهای قیمت به طور مکرر تکرار میشوند.
با توجه به یافتههای خود، او به این نتیجه رسید که رویدادهای فعلی در نمودارهای قیمتی با حرکات گذشته قیمت در ارتباط هستند و اگر معامله گران حرکات قیمت را در گذشته تجزیه و تحلیل کنند، میتوانند این حرکات را به آینده مربوط سازند و از ارتباط بین آنها، برای تشخیص حرکات قیمت در آینده استفاده کنند.
به این ترتیب، رالف نلسون در سال 1938 توانست با استفاده از یافتههای خود، نظریه امواج الیوت را ابداع کرده و با این نظریه، حرکات قیمت را در آینده شناسایی کند. امروزه، بسیاری از معاملهگران از امواج الیوت برای تشخیص حرکات قیمت در نمودارهای قیمتی استفاده میکنند و این نظریه در تحلیل تکنیکال کاربرد بسیار زیادی دارد.

امواج الیوت معاملهگران را قادر میسازند که با مشاهده الگوهای تکرار شونده قیمت، در مورد احساسات معامله گران آگاه شوند. به همین خاطر، امواج الیوت در روانشناسی تحلیل تکنیکال نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع، امواج الیوت بر اساس احساسات و منطق گروهی از معاملهگران ایجاد میشوند.
با وجودی که امواج الیوت در دورانی توسط رالف نلسون معرفی شد که تکنولوژی پیشرفت نکرده بود، یکی از ابداعات بسیار ارزشمند محسوب میشود که امروزه کاربرد بسیار زیادی برای معاملهگران در بازارهای مالی دارد.
امواج ایمپالس یا محرک
امواج الیوت شامل 8 موج است که 5 موج آن در مسیر روند اصلی حرکت کرده که به آنها امواج ایمپالس یا محرک گفته می شود و 3 موج در انتهای 5 موج قبلی حرکت می کنند که به آنها امواج اصلاحی (Correction Waves) گفته میشود.
امواج ایمپالس یا محرک با اعداد 1 تا 5 و امواج اصلاحی با حروف A، B و C نشان داده میشوند. الیوت نظریه خود را بر اساس این امواج ارائه کرد و با استفاده از این امواج توانست الگوهای قیمتی را تجزیه و تحلیل کند و حرکات قیمت در آینده را تا حد زیادی پیشبینی نماید.
در این مقاله، قصد داریم تا به طور خاص، امواج ایمپالس نظریه الیوت را مورد بررسی قرار دهیم.

بررسی امواج ایمپالس
الیوت برای معرفی نظریه خود، از نظریه داو کمک گرفت که حرکات قیمت را به شکل امواج در نظر میگرفت، اما با ابداع نظریه خود موفق شد نسبت به نظریه داو، به اطلاعات بیشتری از الگوهای قیمتی دست یابد. در اینجا، پنج موج ایمپالس در سهام را مورد بررسی قرار میدهیم.
امواج ایمپالس از 5 ریزموج تشکیل میشود که به راحتی قابل شناسایی هستند. در میان امواج ایمپالس، دو ریزموج اصلاحی وجود دارد و سه موج دیگر به عنوان امواج محرک در نظر گرفته میشوند. الیوت این امواج را 3، 5، 3، 5، 3 نامگذاری کرد. در این قسمت، هر یک از این امواج توضیح داده میشوند:

- موج 1: اولین موج با حرکتی صعودی رو به بالا آغاز میشود. این حرکت ناشی از حرکت تعداد اندکی از معاملهگرانی است که به دلایلی که ممکن است واقعی یا بر اساس شایعات باشد، گمان میکنند که قیمت دارایی یا سهام خاصی کاهش یافته است و وارد معامله خرید آن میشوند. به این ترتیب، با افزایش میزان تقاضا، قیمت افزایش یافته و این حرکت صعودی این موج ایجاد میشود.
- موج 2: در موج دوم، تعداد زیادی از تریدرهایی که در روند اصلی قرار گرفته بودند، به این نتیجه خواهند رسید که سهام بیش از ارزش واقعی آن ارزش گذاری شده و در نتیجه، وارد معامله فروش میشوند. این حرکت آنها باعث میشود که روندی نزولی در پیش گیرد. البته لازم به ذکر است که قیمت به کف قبلی نخواهد رسید و به همین دلیل، برای معاملهگران مناسب است.
- موج 3: موج سوم نشان میدهد که سهام به شدت مورد توجه تریدرها قرار خواهد گرفت که باعث میشود این موج بسیار طولانی شود. به عبارت دیگر، در این موج معاملهگران زیادی به معامله خرید وارد میشوند و باعث افزایش قیمت دارایی مورد نظر میشوند. این موج معمولاً از سقف تشکیل شده و در پایان، از موج 1 فراتر میرود.
- موج 4: مانند موج دوم، در این موج نیز قیمت بیش از حد واقعی آن در نظر گرفته میشود. البته این موج نسبت به موج دوم بسیار ضعیفتر است چون معاملهگران در این موج عقیده دارند که سهام وارد روندی صعودی شود. به همین دلیل، منتظر میمانند تا در امواج اصلاحی، به معامله خرید وارد شوند.
- موج 5: موج پنجم نشان میدهد که تعداد زیادی از معاملهگران به خرید سهام روی میآورند. در مقابل، برخی از معاملهگران مخالف آنها هستند و وارد معامله فروش میشوند که این مسئله موجب میشود در قیمت سهام حباب ایجاد شود و در نتیجه امواج اصلاحی A، B و C به وجود خواهند آمد.

انواع امواج ایمپالس
همان طور که گفته شد، امواج ایمپالس از 5 ریز موج تشکیل شدهاند. امواج ایمپالس به دو دسته تقسیم میشوند:
- امواج ایمپالس روند دار
- امواج ایمپالس ترمینال
در امواج ایمپالس، هر موج دارای یک محدوده قیمتی است که در موج 2، بین بالاترین و پایینترین قیمت قرار دارد. حال، در صورتی که موج 4 وارد محدوده قیمتی موج 2 شود، به آن موج ایمپالس ترمینال گفته میشود. اما در صورتی که موج 4 وارد محدوده موج 2 نشده و به حرکت خود ادامه دهد و سپس موج 5 آغاز شود، به آن موج ایمپالس روند دار گفته میشود.
امواج ایمپالس روند دار و ترمینال در درصدهای فیبوناچی نیز با یکدیگر تفاوت دارند. به عبارت دیگر، موج 2 در امواج ایمپالس روندار قادر است تا 61.8 درصد از موج 1 را اصلاح کند اما همین موج 2 در امواج ایمپالس ترمینال قادر است تا 99 درصد از موج 1 را اصلاح کند.

علاوه بر این، امواج ایمپالس روند دار در موج 4 قادر است تا 61.8 درصد از موج 3 را اصلاح کند. اگر این درصد بیشتر شود، دیگر موج ایمپالس روند دار محسوب نمیشود اما در امواج ایمپالس ترمینال، موج 4 قادر است تا 99 درصد از موج 3 را اصلاح کند.
اگر دو خط روند را در موج ایمپالس روند دار به گونهای رسم کنیم که این دو خط روند از نقاط 0 و 2 عبور کنند، چنانچه امواج 1 و 3 بتوانند با این خطوط برخورد داشته باشند، به این معنی است که امواج ایمپالس از نوع ترمینال هستند. اما اگر این امواج نتوانند با خطوط برخورد داشته باشند، به این معنی است که امواج ایمپالس از نوع روند دار هستند.
در موج 2، اگر این موج بتواند الگوی مثلث را شکل دهد، به این معنی است که از نوع ترمینال است اما اگر الگوی مثلث تشکیل نشود، به این معنی است که امواج ایمپالس از نوع روند دار است.
در امواج ایمپالس روند دار، طولانیترین موج نسبت به موج شتابدار قبلی نسبت 161.8% را حفظ میکند در حالیکه در امواج ایمپالس ترمینال، این نسبت رعایت نخواهد شد.
در امواج ایمپالس روند دار، مدت زمان امواج 1 و 2 با هم برابر هستند در حالیکه در امواج ایمپالس ترمینال، مدت زمان این امواج با هم برابر نیست. به همین دلیل، برای تشخیص امواج ایمپالس روند دار از امواج ترمینال، لازم است تا زیرموجهای آن را مورد بررسی قرار دهیم تا با تشخیص تفاوتهای آن، متوجه شویم که امواج روند دار یا ترمینال هستند.
قوانین امواج ایمپالس
در امواج الیوت ایمپالس روند دار یا ترمینال، لازم است تا یک سری از قوانین به طور کامل رعایت شوند تا این امواج به عنوان ایمپالس شناخته شوند. این قوانین شامل موارد زیر است:
- در امواج الیوت ایمپالس، امواج 1، 3 و 5 باید از نوع محرک باشند، البته موج 5 ممکن است از نوع پایان مورب نیز باشد.
- امواج 1، 3 و 5 از نوع محرک هستند و یکی از این سه موج از دو موج دیگر طولانیتر است. در این حالت، اگر موج 3 طولانیتر باشد، موج 2 میتواند کمتر از 61.8% موج 1 را اصلاح کند و بازگشت داشته باشد؛ این مسئله در موج 4 نسبت به موج 3 نیز صادق است.
- موج 2 نباید به نقطه شروع موج 1 برسد؛ به عبارت دیگر، موج 2 نمیتواند بیشتر از 100 درصد موج 1 برگردد. این مسئله در مورد موج 4 هم صادق است؛ به عبارت دیگر، موج 4 نمیتواند بیشتر از 100 درصد موج 3 بازگشت داشته باشد و هیچ گاه به نقطه شروع موج 3 نمیرسد.

- در نمودار قیمتی لازم است که موج 3 نسبت به موج 2 طولانیتر باشد. به عبارت دیگر در میان امواج، میانه 3 از سایر ریزموجها بلندتر است.
- امواج 2 و 4 از نوع اصلاحی هستند و هیچ گاه نمیتوانند با هم همپوشانی داشته باشند؛ موج 4 میتواند بدون هیچ گونه اصلاحی در نمودار قیمتی شکل بگیرد.
- موج 3 باید به اندازه 61.8% از نقطه پایان موج 1 عبور کرده باشد. موج 5 نیز باید به اندازه 38% از موج 4 بازگشت داشته باشد و باید حتما بیش از 23% موج 1 یا 3 باشد. مجموع مدت زمان تشکیل امواج 1 و 3 باید بیشتر از مدت زمان تشکیل موج 4 باشد.
در آخر، ریزموجها نمیتوانند از موجی که در درجه بالاتری از آنها قرار گرفته است، بیشتر باشند چون محدوده قیمتی آنها پایینتر است. بنابراین، آنها از نظر قیمت و زمان بیشتر نخواهند بود. برای مثال، ریز موج 1 نمیتواند از نظر قیمت و زمان، نسبت به ریزموج 2 بیشتر باشد.
سخن پایانی
نظریه امواج الیوت به الگوهای بلندمدت و تکرار شوندهای مربوط میشود که بر اساس امواج ایمپالس یا محرک و امواج اصلاحی به کار گرفته میشوند. این نظریه در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و ما را قادر میسازد تا با تجزیه و تحلیل الگوهای تکرار شونده، حرکات قیمت را در نمودار قیمت پیشبینی کنیم. این امواج به راحتی در نمودار قیمتی تشخیص داده میشوند و به ما در شناسایی حرکات قیمت در آینده کمک میکنند.
امواج ایمپالس از 5 ریزموج تشکیل شدهاند که با دقت در آنها، باید بررسی کنیم که آیا قوانین امواج ایمپالس در این ریزموج ها رعایت شدهاند یا نه. اگر این قوانین رعایت نشده باشند، دیگر نمیتوانیم این امواج را به عنوان امواج ایمپالس یا محرک نظریه الیوت معرفی کنیم.
امواج ایمپالس دارای دو نوع روندار و ترمینال هستند که با توجه به تفاوتهایی که با یکدیگر دارند، میتوانیم آنها را از هم تشخیص دهیم.
در کنار امواج الیوت اگه ی استراتژی دیگه هم به کار برده بشه خیلی خوب جواب میده