عرضه و تقاضا چیست؟ چه رابطه‌ای بین قیمت یک کالا و این نظریه اقتصادی وجود دارد؟ نظریه supply and demand چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

فرض کنید شما به عنوان مدیر یک کسب و کار، قصد دارید یک محصول جدید را به بازار معرفی نمایید؛ اما به طور دقیق نمی‌دانید که چه‌قدر باید تولید و هزینه کنید. اگر شما تصمیم بگیرید که قیمت محصول خود را خیلی بالا بگذارید یا به مقدار زیاد آن را تولید کنید، ممکن است با حجم زیادی از کالاهای مرجوع شده مواجه شوید.

همچنین اگر شما تصمیم بگیرید قیمت کالای خود را خیلی پایین بگذارید یا به میزان محدود آن را تولید کنید، ممکن است بخشی از مشتری‌های خود را از دست داده و سود کمتری کسب کنید. شما برای تصمیم گیری بهتر برای میزان تولید و قیمت گذاری محصول، باید شناخت کافی از میزان تقاضا و عرضه موجود در بازار خود داشته باشید.

یکی از رکن‌های مهم برای شناخت شرایط بازار، قانون عرضه و تقاضا (supply and demand) است. با درک این نظریه اقتصادی هر مدیری می‌تواند نیازهای مشتریان خود را درک کرده و طبق آن محصول خود را ارزش‌گذاری کند. این نظریه علاوه بر ارزش‌گذاری محصولات، در بازارهای مالی نیز کاربرد دارد. در این مقاله قصد داریم تا این نظریه را به صورت کامل مورد بررسی قرار دهیم.

عرضه و تقاضا چیست به زبان ساده

قانون عرضه و تقاضا (supply and demand) یکی از اصول بنیادین در علم اقتصاد است. براساس این قانون، قیمت‌ها توسط میزان عرضه‌ها و تقاضاهای موجود در بازار تعیین می‌شوند. اگر عرضه یک کالا یا خدمات از میزان تقاضای موجود برای آن بیشتر شود، قیمت کالا یا خدمات کاهش پیدا می‌کند. همچنین اگر تقاضای یک کالا از مقدار عرضه مورد نیاز برای آن بیشتر شود، قیمت آن افزایش می‌یابد. این قانون بر اساس دو قانون اقتصادی دیگر ساخته شده است:

  1. قانون عرضه: برطبق این قانون زمانی که قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کنند، شرکت‌ها پتانسیل سود بیشتری را شناسایی کرده و در نتیجه میزان عرضه کالاهای خود را افزایش می‌دهند.
  2. قانون تقاضا: بر اساس این قانون، اگر مقدار افزایش قیمت کالاها از قدرت خرید کاربران بیشتر باشد، مشتریان تمایل کمتری به خرید آن کالا پیدا می‌کنند و در نتیجه تقاضا برای خرید آن کم می‌شود.

قوانین تعریف شده در عرضه و تقاضا در بازارهای انحصاری و رانت محور نمی‌تواند به خوبی اجرا شود. این قوانین در بازارهای آزاد و بدون دستکاری شکل می‌گیرند و کاربران و سرمایه گذاران برطبق اصول اقتصادی، می‌توانند شرایط بازار و قیمت کالاها را پیش بینی کنند. بازارهای مالی همچون کریپتو، فارکس و بورس اوراق بهادار از جمله بازارهای آزادی هستند که قیمت دارایی‌ها و رمز ارزها در آن برطبق قوانین عرضه و تقاضا تعریف می‌شود.

تقاضا چیست ؟

تقاضا چیست؟

تقاضا (demand) به تعداد کالاها یا خدماتی گفته می‌شود که مصرف کننده قصد دارد آن را تهیه کند. تقاضا معمولا به میزان قدرت خریدار و قیمت کالا بستگی دارد. زمانی که قیمت کالا نسبت به قدرت خریدار گران‌تر شود، تقاضا کاهش پیدا می‌کند و خریدار مجبور است تعداد کمتری از آن کالا را خریداری کند یا به سراغ محصول دیگری برود. معمولا منابع محدودی برای خرید کالا یا خدمات دارد و سعی می‌کند برحسب میزان گران بودن کالا و قدرت خود، کالا یا خدمات خود را انتخاب کند. برای فهم بهتر این اصل، به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید قیمت هر لیتر بنزین 2 دلار باشد و به صورت میانگین افراد بتوانند در هفته 70 لیتر بنزین مصرف کنند. اگر قیمت هر لیتر بنزین کاهش یابد، افراد می‌توانند برطبق قدرت خرید خود، میزان بنزین بیشتری را مصرف کنند. به عنوان مثال اگر قیمت بنزین به 1.5 دلار کاهش یابد، افراد می‌توانند تا 90 لیتر بنزین را نیز خریداری کنند.

در واقع با کاهش ارزش بنزین، تقاضای افراد برای خرید آن افزایش می‌یابد و یک رابطه معکوس بین قیمت و تقاضا شکل می‌گیرد. همانطور که در نمودار زیر مشخص شده، با کم شدن مقدار ارزش بنزین، تقاضا برای مصرف آن افزایش می‌یابد.

عوامل موثر بر تقاضا

عوامل موثر بر تقاضا

  • قیمت: یکی از مهم ترین عوامل موثر بر میزان تقاضا، قیمت محصول یا خدمات است. هنگامی که قیمت کالا افزایش یابد، تقاضای مصرف کننده کم می‌شود. مصرف کننده در این حالت ترجیح می‌دهد کالای مورد نظر خود را با کالاهای ارزان قیمت دیگری جایگزین کند.
  • قدرت خرید مصرف کننده: افزایش میزان درآمد و قدرت خرید مصرف کننده موجب افزایش تقاضا در بازارها می‌شود. در این شرایط مصرف کننده به دلیل افزایش قدرت خرید خود، سعی می‌کند به سراغ کالاهای باکیفیت برود. برعکس این موضوع نیز وجود دارد؛ یعنی با کاهش قدرت خرید مصرف کننده، کاربر به سراغ کالاها و خدمات ارزان قیمت می‌رود.
  • اولویت مصرف کننده: تغییر مد و آداب و رسوم اجتماعی تغییرات به‌سزایی در سلیقه‌ها و اولویت مصرف کنندگان می‌گذارد. مصرف کنندگان ممکن است در یک دوره زمانی مشخص، برای یک محصول خاص تقاضای زیادی ایجاد کنند.
  • پیش بینی مصرف کننده: ممکن است بیشتر مصرف کنندگان آینده استفاده از یک خدمات یا کالا را در نظر بگیرند. در واقع کاربران ممکن است پیش بینی کنند در چند ماه آینده، کالای مورد نظر آن‌ها کمیاب می‌شود و تعداد بیشتری از آن کالا یا خدمات را تقاضا کنند. در این شرایط به دلیل افزایش تقاضا، قیمت کالا یا خدمات به صورت موقت افزایش می‌یابد.
  • رقیبان محصول: در فرآیند عرضه و تقاضا، اگر قیمت افزایش یابد، تقاضا برای کالاهای جایگزین و رقیبان آن نیز بیشتر می‌شود. در این شرایط معمولا مصرف کننده برای دریافت محصول ارزان‌تر، به سراغ رقیبان آن می‌رود تا بتواند هزینه کمتری برای دریافت آن پرداخت کند. عرضه کنندگان باید در زمان افزایش قیمت کالای خود به محصولات رقیبان و قیمت آن‌ها نیز توجه داشته باشند.
  • اندازه بازار: به معنای تعداد کاربران و مصرف کنندگانی است که محصولات موجود را خریداری می‌کنند. اگر اندازه بازار کاهش یابد، تعداد کاربران کم می‌شود و تقاضا برای کالاها نیز کاهش می‌یابد. با گسترش بازار، خریداران بیشتری به خرید محصولات روی می‌آورند و تقاضا برای آن کالا افزایش پیدا می‌کند.
عرضه چیست ؟

عرضه چیست؟

به رابطه بین قیمت محصولات و میزان در دسترس بودن آن‌ها در بازار، عرضه یا supply گفته می‌شود. اگر قیمت محصولات افزایش یابد، فروشندگان و عرضه کنندگان برای کسب سود بیشتر، مقادیر بیشتری از آن را به بازار ارائه می‌کنند. همچنین، قاعده‌ای متقابل نیز وجود دارد؛ بدین معنا که زمانی که قیمت یک کالا کاهش پیدا می‌کند، فروشندگان سود کمتری از فروش خدمات یا کالاهای خود کسب می‌کنند و در نتیجه، میزان کمتری از آن کالا را به بازار ارائه می‌دهند.

میزان عرضه به مقدار تقاضا و تغییرات قیمت محصول بستگی دارد. اگر مقدار تقاضا را ثابت در نظر بگیریم، زمانی افزایش عرضه در بازار اتفاق می‌افتد که فروشنده یا ارائه دهنده بتواند با سود بالاتری کالای خود را به فروش برساند. برای درک بهتر Supply، به این مثال دقت کنید:

یک عرضه کننده خودروهای سواری، قیمت ماشین تولیدی خود را 20 هزار دلار قرار می‌دهد. او با این قیمت می‌تواند در هر نمایشگاه 3 خودرو عرضه کند. اگر بتواند قیمت محصول خود را افزایش دهد، می‌تواند حاشیه سود بیشتری دریافت کرده و محصول خود را ارتقا دهد. در این شرایط می‌تواند تعداد بیشتری خودرو به نمایشگاه‌ها عرضه کند.

به عنوان مثال اگر عرضه کننده بتواند قیمت خودرو را به 25 هزار دلار برساند، می‌تواند میزان عرضه خودرو را در هر نمایشگاه افزایش داده و به 8 خودرو برساند. جدول زیر رابطه بین قیمت و میزان عرضه را نشان می‌دهد.

عوامل موثر بر عرضه

عوامل موثر بر عرضه

  • توانایی در تولید: زمانی که یک شرکت یا عرضه کننده، یک محصول را به تعداد مشخص تولید می‌کند؛ باید بتواند درصورت افزایش تقاضا برای آن، میزان تولیدات خود را افزایش دهد. در صورتی که توانایی کافی برای تولید محصول خود را نداشته باشد، کالا کمیاب می‌شود و مشتری به سراغ جایگزین آن می‌رود.
  • هزینه‌های تولید: هزینه‌های تولید یک محصول شامل مواردی همچون مواد اولیه، دستمزد کارمندان و بهای خدماتی همچون برق و آب هستند. اگر مقدار هزینه تولید بالا باشد، عرضه کننده مجبور است قیمت کالای خود را نیز افزایش دهد. اگر افزایش قیمت، تغییری در میزان تقاضای کالا ایجاد نکند، او می‌تواند کسب سود کند؛ اما در صورتی‌که افزایش قیمت با میزان قدرت خریدار مطابقت نداشته باشد، میزان عرضه محصول کاهش می‌یابد.
  • در دسترس بودن مواد اولیه: یکی از مهم‌ترین پارامترها برای تعیین میزان عرضه یک محصول، در دسترس پذیر بودن مواد اولیه آن است. اگر مواد اولیه به راحتی در دسترس باشند، ارائه دهنده می‌تواند به راحتی کالای مورد نظر خود را تولید کند. در صورتی‌که مواد اولیه به راحتی در دسترس نباشد یا خیلی گران باشد، مقدار تولید کاهش می‌یابد و در نتیجه، میزان عرضه به بازار کم می‌شود.
  • زنجیره تامین: در هر مرحله از فرایند تولید، از مرحله خرید مواد اولیه گرفته تا تولید محصول و انتقال آن به بازار، تولید‌کننده باید از یک زنجیره تأمین مدیریت‌شده، مقرون‌‌به‌صرفه و قابل ‌اطمینان برخوردار باشد. مدیریت درست زنجیره تامین سبب افزایش عرضه محصول در بازار می‌شود و مصرف کننده به راحتی می‌تواند به خدمات یا کالای مورد نظر خود دسترسی داشته باشد.
  • رقبا: شرکت‌هایی که محصولات یا خدمات یکسانی را در اختیار کاربران قرار می‌دهند، رقیبان محصول به حساب می‌آیند. وجود رقیبان مختلف برای عرضه یک کالا باعث می‌شود تا هر شرکت کالای باکیفیت‌تر و مقرون به صرفه‌تری را در بازار عرضه کند. وجود رقبا در بازار آزاد در نهایت به نفع مصرف کننده تمام می‌شود؛ زیرا شرکت‌ها مجبور هستند برای جلب رضایت کاربران، از خدمات مختلفی استفاده کرده و محصولات با کیفیتی به بازار ارائه کنند.
عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال

عرضه و تقاضا در تحلیل تکنیکال

عرضه و تقاضا، یکی از ارکان اصلی علم اقتصاد است که به کمک آن، کاربران می‌توانند رفتار قیمت و آینده محصول خود را بررسی و پیش بینی کنند. یکی از ابزارهای اصلی برای پیش بینی کالاها و ارزها، تحلیل تکنیکال است. پایه و اساس این تحلیل برطبق نظریه‌های supply and demand ساخته شده است. در واقع میزان عرضه‌ها و تقاضاها در معاملات یک دارایی به کمک تحلیل تکنیکال در چارت‌های قیمتی نمایش داده می‌شود. تقاضا و عرضه در بخش‌های مختلفی از تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد که مهم‌ترین این بخش‌ها موارد زیر هستند:

1. پرایس اکشن

پرایس اکشن (Price Action) یک روش تحلیل و معامله‌گری پرطرفدار در بازارهای مالی است. در این روش تریدرها از هیچ اندیکاتوری استفاده نمی‌کنند و تنها با شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی و رفتار قیمت معامله می‌کنند. یکی از ابزارهایی که در تحلیل پرایس اکشن بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد، شناسایی عرضه‌ها و تقاضاها در قیمت دارایی‌هاست.

اولین بار سم سیدن (sam seiden)، یکی از معامله‌گران معروف بازارهای مالی، به کمک قوانین عرضه و تقاضا، توانست نواحی حمایتی و مقاومتی را به خوبی شناسایی کند و برطبق آن معاملات خود را انجام دهد. سم سیدن در کتاب خود با نام پرایس اکشن نینجا (Price Action Ninja) نکات مربوط به شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و کاربرد عرضه و تقاضا در آن‌ها را به صورت کامل شرح داده است. برای درک بهتر کاربرد supply and demand در پرایس اکشن به مثال زیر توجه کنید.

چارت زیر نمودار قیمت اتریوم را در تایم فریم روزانه نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، قیمت رمز ارز اتر چندین بار به ناحیه ۲۰۰۰ تا ۲۱۰۰ دلار برخورد داشته است. از نگاه پرایس اکشن، برخورد زیاد با یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی بدین معناست که میزان عرضه یا تقاضا در آن ناحیه بسیار زیاد است.

در این چارت قیمت هر بار که به محدوده مشخص شده می‌رسد، با افت تقاضا مواجه می‌شود اما بعد از اصلاح قیمت، مجددا به این ناحیه باز می‌گردد. هر چه تعداد برخورد یک ناحیه بیشتر باشد، احتمال شکست آن نیز بیشتر است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، همین موضوع در چارت زیر رخ داده و قیمت توانسته بعد از 4 بار برخورد، با افزایش تقاضا مواجه شود و ناحیه مقاومتی خود را به سمت بالا بشکند.

کاربرد عرضه و تقاضا در پرایس اکشن

2. اندیکاتورها

اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که به کمک داده‌های موجود در چارت‌های قیمتی، خروجی‌های مفیدی برای تحلیل قیمت به معامله‌گر ارائه می‌کنند. اندیکاتورهای زیادی برای تعیین میزان عرضه و تقاضا در چارت‌ها ساخته شده است. این اندیکاتور ناحیه‌هایی که در آن‌ها تقاضا و عرضه به شدت افزایش یافته را نشان می‌دهند.

یکی از اندیکاتورهای معروف برای تشخیص نواحی تقاضا و عرضه، اندیکاتور supply and demand visible range است که با علامت اختصاری luxalgo در پلتفرم‌های تکنیکال نمایش داده می‌شود. به کمک این اندیکاتور کاربر می‌تواند نواحی حمایت و مقاومت را با دقت بالاتری پیدا کند. تصویر زیر چارت قیمت بیت کوین را در تایم فریم روزانه نشان می‌دهد. همانطور که در چارت مشخص است، اندیکاتور luxalgo توانسته نواحی تقاضا را همراه با میزان حجم با رنگ نارنجی و نواحی عرضه را با آبی نشان دهد.

اندیکاتور supply and demand visible range

عرضه و تقاضا چگونه تغییر می‌کند؟

همانطور که اشاره شد، در بازارهای آزاد، قوانین موجود در عرضه و تقاضا حاکم است و سرمایه گذاران برطبق پارامترهای اقتصادی، می‌توانند تغییرات قیمت را پیش بینی کنند. بر اساس اصول موجود در supply and demand، چهار حالت برای تغییرات میزان تقاضا و عرضه وجود دارد. این حالت‌ها شامل موارد زیر هستند:

1. قیمت‌ها زمانی کاهش می‌یابند که میزان عرضه افزایش یابد و در کنار آن میزان تقاضا ثابت بماند.

به عنوان مثال فرض کنید در یک سوپرمارکت، فروشنده نسبت به ماه گذشته، مقدار بیشتری از شیرهای لبنی را برای فروشگاه خود سفارش دهد. در این حالت اگر تعداد خریداران شیرهای لبنی نسبت به ماه گذشته تغییری پیدا نکند، در آخر ماه فروشنده با تعدادی از شیرهای اضافی مواجه می‌شود. معمولا در این شرایط فروشندگان با قراردادن تخفیف‌های مختلف، سعی می‌کنند سفارشات اضافی خود را به فروش برسانند.

2. قیمت‌ها زمانی کاهش می‌یابند که تقاضا کاهش یابد و عرضه ثابت بماند.

این موضوع زمانی اتفاق می‌افتد که مشتریان دیگر تمایلی به خرید یک کالا یا خدمات نداشته باشند. به عنوان مثال معمولا یک گوشی همراه در سال‌های اولیه عرضه خود با تقاضای بالایی همراه است. این موضوع به این دلیل است که آن گوشی از تکنولوژی‌های به‌روز استفاده می‌کند و بیشتر مشتریان به دنبال فناوری‌های جدید هستند. زمانی که یک مدل جدید گوشی عرضه شود، مدل قدیمی دیگر تقاضای بالایی ندارند. در نتیجه با ثابت بودن میزان عرضه گوشی و نبود تقاضا نسبت به سال‌های گذشته، قیمت گوشی کاهش پیدا می‌کند.

3. قیمت‌ها زمانی افزایش می‌یابند که عرضه کاهش یابد و تقاضا ثابت بماند.

این موضوع معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که یک کالا یا خدمات با کمبود مواجه شده و نتواند به میزان کافی در بازار عرضه شود. در این شرایط مشتریان اغلب تمایل دارند قیمت‌های بالاتری را برای دریافت آن کالا پرداخت کنند. به عنوان مثال فرض کنید در یک بازه زمانی، میزان عرضه مورد نیاز برای گوشت کاهش یابد. در این شرایط به دلیل ثابت بودن میزان تقاضا، قیمت گوشت با افزایش همراه می‌شود. این افزایش قیمت زمانی از بین می‌رود که فروشنده بتواند به اندازه تقاضای موجود در بازار، گوشت عرضه کند.

4. قیمت‌ها زمانی افزایش می‌یابند که تقاضا افزایش یابد و عرضه ثابت بماند.

این شرایط معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که کاربران نیاز بیشتری به آن کالا یا خدمات احساس کنند. به عنوان مثال در زمان شیوع ویروس کرونا، بسیاری از افراد سعی کردند با خرید ماسک، از ابتلا به این ویروس جلوگیری کنند. ایجاد نیاز شدید برای خرید ماسک سبب افزایش تقاضای این محصول شد و به دلیل ثابت بودن عرضه آن در داروخانه‌ها، قیمت آن افزایش پیدا کرد.

تعادل در عرضه و تقاضا

تعادل در عرضه و تقاضا

یکی از مفاهیم پرکاربرد در نظریه عرضه و تقاضا، قیمت تعادلی (Equilibrium Price) است. در این قیمت، عرضه کنندگان به اندازه میزان تقاضای موجود در بازار، محصولات خود را تولید می‌کنند و مصرف کننده به صورت کامل محصولات عرضه شده را خریداری می‌نماید. در واقع در قیمت تعادلی، میزان کالاهای عرضه شده و قیمت آن به گونه‌ایست که خریداران حاضر هستند تمامی کالاها را با قیمت تعیین شده خریداری کنند و در آخر هیچ کالایی دچار کمبود یا مرجوع نمی‌شود.

همان‌طور که اشاره شد، کمبود کالا زمانی اتفاق می‌افتد که میزان تقاضا بیشتر از میزان عرضه باشد. همچنین مازاد کالا (محصولات مرجوعی) زمانیست که میزان عرضه بیشتر از میزان تقاضای بازار باشد. در هر دو حالت، عدم تعادل در قیمت شکل گرفته و عرضه کننده یا مشتری از شرایط بازار ناراضی است.

در نقطه تعادلی، میزان عرضه و تقاضا برای کالا برابر است و هم عرضه کننده و هم فروشنده از شرایط قیمت و بازار کسب سود می‌کنند. به همین دلیل اکثر کسب و کارها تلاش می‌کنند تا قیمت کالاها یا خدمات خود را طوری تنظیم نمایند که به قیمت تعادلی بازار نزدیک شود. قیمت تعادلی نقطه‌ایست که منحنی‌های عرضه و تقاضا با یکدیگر تلاقی دارند. در این نقطه هم تولیدکنندگان و هم خریداران از میزان عرضه و تقاضا راضی هستند. تصویر زیر نقطه قیمت تعادلی را در منحنی‌های supply and demand نشان می‌دهد.

قیمت تعادلی در منحنی‌های supply and demand

مفهوم کشش در عرضه و تقاضا

یکی دیگر از مفاهیم مهم در بحث عرضه و تقاضا، کشش قیمتی یا price elasticity است. زمانی که قیمت یک کالا یا خدمات نوسان پیدا کند، اگر میزان تقاضا و عرضه آن کالا با تغییرات شدیدی مواجه شود، آن کالا کشش قیمتی بالایی دارد و به صورت کلی دو نوع هستند:

  • کشش قیمتی تقاضا
    price elasticity of demand زمانی رخ می‌دهد که تغییرات قیمت محصول باعث تغییرات زیادی در میزان تقاضای محصول شود. به عنوان مثال فرض کنید یک رستوران قیمت پیتزاهای خود را دو برابر کند. در این شرایط اگر رستوران تعداد قابل توجهی از مشتریان خود را از دست بدهد، به این معناست که کالای این رستوران، یعنی پیتزا، کشش قیمتی بالایی دارد و تغییرات آن می‌تواند مقدار تقاضای محصول را تغییر دهد.
    همچنین فرض کنید شرکت توزیع برق کشور، قیمت قبوض برق استان‌ها را افزایش دهد. به دلیل آنکه افراد نیاز شدید و اساسی به برق دارند، نمی‌توانند افزایش قیمت تحمیل شده را پرداخت نکنند. در نتیجه هزینه قبوض برق کشش قیمتی پایینی دارد و کاربران باید افزایش قیمت اعمال شده را پرداخت کنند.
  • کشش قیمتی عرضه
    price elasticity of supply زمانی رخ می‌دهد که تغییرات قیمت محصول سبب کاهش یا افزایش عرضه کالا شود. به عنوان مثال زمانی که قیمت نان افزایش پیدا می‌کند، نانوایی‌ها می‌توانند نان بیشتری را به فروش برسانند و سود بیشتری کسب نمایند. در نتیجه میزان عرضه خود را بیشتر می‌کنند. در این حالت نان کشش قیمتی عرضه بالایی دارد.

سخن پایانی

«عرضه و تقاضا چیست؟» supply and demand یکی از اساسی‌ترین مفاهیم علم اقتصاد به شمار می‌آید. قوانین موجود در این نظریه در بازارهای آزادی همچون فارکس، ارز دیجیتال و بورس اوراق بهادار استفاده می‌شود. برطبق این نظریه کاربران می‌توانند تغییرات قیمت دارایی‌ها، سهام و رمز ارزها را به خوبی درک کنند. آن‌ها می‌توانند برطبق این قوانین، میزان ارزش یک دارایی را مشخص کنند و برطبق آن معاملات خود را انجام دهند.
شناخت اصول و قوانین عرضه و تقاضا نیازمند یادگیری و آموزش مفاهیم اقتصادی است. با شناخت مفاهیم اقتصادی، سرمایه گذاران می‌توانند به صورت حرفه‌ای رفتار مشتریان خود را در بحث میزان تقاضا و عرضه کالاها پیش بینی کنند. البته ناگفته نماند که این قوانین نمی‌توانند مواردی همچون مشکلات زنجیره تامین یا قوانین و مقررات را پیش بینی کند. اما با این حال می‌تواند دید خوبی برای پیش بینی قیمت کالاها و خدمات به کاربران بدهد.

سوالات متداول