نرخ ارز ثابت (Fixed Exchange Rate) یا نرخ واحد ارز یک نرخ رسمی ثابت است که برای یکای پول در مقابل ارزها اعلام شده و مورد حمایت قرار میگیرد. در نظام نرخ ارز ثابت، ثبات و اعتماد بالایی در مبادلات به وجود میآید. از سال 1970، بیشتر کشورهای جهان به این مسئله توجه ویژهای داشته و شروع به اجرای آن کردند.
پذیرش و اجرای این سیاست پولی زمانی ممکن است که ذخایر ارزی و استاندارد طلای کشور بالا باشد و شرایط اقتصادی آن کشور به گونهای باشد که از طریق انگیزههای اقتصادی، ارزها را جذب کند.
نرخ ارز ثابت در واقع برنامهای است که بانکها و دولتها از آن استفاده میکنند تا نرخ ارز رسمی و ملی کشور را به نرخ ارز کشور دیگری یا قیمت وابسته شود. هدف از تعیین نرخ ارز ثابت در برنامه دولتها و بانکهای مرکزی حفظ نرخ ارز در محدودهای مشخص است.
نرخ ارز ثابت موجب آرامش صادرکنندگان و واردکنندگان است و نرخ تورم پایینی را در درازمدت برای دولت حاصل میکند که باعث کاهش نرخ سود و در نتیجه، تقویت سرمایهگذاری و تجارت میشود. در بسیاری از کشورهای بزرگ صنعتی، از نرخ ارز شناور (floating exchange rate) استفاده میشود که مبنای تعیین قیمت ارز در بازار فارکس محسوب میشود. اما بسیاری از کشورهای در حال توسعه نظام نرخ ارز ثابت را ترجیح میدهند.
نرخ ارز ثابت توسط دولت به دو صورت کنترل میشود:
1) در حالت اول، دولت کنترل کامل بازار را به دست میگیرد و نظام آزاد مبادلات ارزی وجود نخواهد داشت و پول کشور غیر قابل تبدیل خواهد شد.
2) در حالت دوم، دولت از سیاست تثبیت نرخ ارز تبعیت کرده اما ورود و خروج ارز آزاد است. در این حالت، پول کشور قابل تبدیل خواهد بود.
معایب و مزایای نرخ ارز ثابت
کاربرد اصلی سیستم نرخ ارز ثابت برای ملتهای در حال توسعه این است که این امکان را به آنها میدهد تا بتوانند سفته بازی کرده و از یک سیستم با ثبات برخوردار باشند. یک سیستم با ثبات ارزی سرمایه گذاران، صادرکنندگان و واردکنندگان را قادر میسازد تا بدون نگرانی بتوانند در مورد تهدیدهای ارزی که با آن مواجه میشوند، آمادگی لازم را به دست آورند. به این ترتیب، امکان تعدیل نرخ بهره از بانک مرکزی سلب شده و جلوی رشد اقتصادی آن گرفته میشود.
یک نظام ارزی با نرخ ارز ثابت مانع از آن میشود که در صورت افزایش یا کاهش ارزش ارز کشور، امکان تعدیلات در بازار ارز فراهم شود و در صورت فشار مازاد به ارز، بتواند مانع از نوسانات بشود.

در صورتی که یک نرخ غیر واقعی ارز بر بازار حاکم شود، در نهایت یک دوگانگی و شکاف قیمتی ایجاد شده که باعث میشود کنترل بازار ارز از دست بانک مرکزی خارج شده و به کاهش دورهای نرخ ارز و کمبود در بازار ارز خارجی منجر میشود. این مسئله تاثیر بسیار زیان آورتری نسبت به تعدیل دورهای در نظامهای با نرخ ارز شناور دارد.
بر اساس آمارهای به دست آمده، پس از کاهش 8 درصدی ارزش پول ملی ایران در مقایسه با دلار آمریکا در سال 2018، دولت نرخ ارز 4200 تومانی را تعیین کرد که این نرخ ارز ثابت بین دو نرخ ارز 6000 تومانی معاملهگران و نرخ ارز 3700 تومانی رسمی کشور بوده است.
اکنون باید بررسی کنیم که در ادامه، روند دولت و بانک مرکزی برای پیگیری نرخ ارز ثابت چه اثراتی بر اقتصاد این کشور خواهد گذاشت و چگونه سیستم نرخ ارز ثابت موجب تعدیل بهره میشود.
در حالت اول و دوم نرخ ارز ثابت که توسط دولت کنترل میشه کدومشون میتونه به نفع کشور باشه؟ آیا بر همدیگه ارجحیت دارن؟
قطعا حالت دوم نفع بیشتری برای کشور داره