CCI مخفف عبارت Commodity Channel Indicator به معنی شاخص کانال کالا است. اندیکاتور CCI در حدود ۴۰ سال پیش توسط دانِلد لمبرت (Donald Lambert) به وجود آمده است. او یک معاملهگر بود و از این اندیکاتور برای تحلیل مبادلات کالایی خود استفاده میکرد. این شاخص در واقع، یک اندیکاتور نوسان یا «اسیلاتور» (Oscillator) است. اسیلاتورها از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که بین دو حد بالا و پایین محدودهای را مشخص کرده و پس از آن، یک اندیکاتور روند میسازند که بین این دو حد نوسان میکند.
علاوه بر این، این شاخص بر پایه مومنتوم (Momentum) یا شتاب روند عمل میکند؛ به این معنی که به شدت قدرت روند اخیر قیمت توجه دارد. اندیکاتورهای مومنتوم شتاب روند را به ما نشان میدهند. مومنتوم که به عنوان شتاب یا تکانه نیز شناخته میشود، نرخ سرعتگیری قیمت یا حجم یک دارایی را به ما نشان داده و در واقع، سرعت تغییر قیمت است. وقتی معاملهگری بر اساس شتاب روند، خرید و فروش میکند، در واقع بر پایه افزایش سرعت تغییر قیمت تصمیمگیری میکند.
معاملهگرانی که با توجه به مومنتوم خرید و فروش میکنند، بر اساس قاعده قدیمی خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا، عمل نمیکنند. آنها به دنبال این هستند که با قیمت پایین بفروشند و با قیمت پایینتر بخرند یا با قیمت بالا بخرند و با قیمت بالاتر بفروشند. سرمایهگذاران مومنتوم به جای این که به دنبال الگوهای ادامهدهنده یا بازگشتی باشند، به روند اخیر شکل گرفته حاصل از شکست قیمت توجه میکنند.
مهمترین نقش اندیکاتور CCI به زبان ساده این است که فرد را آگاه میسازد که چه زمانی قیمت یک دارایی سرمایهای بیشتر از ارزش واقعیاش ارزیابی و به اصطلاح «بیشخرید» (Over Bought) شده و با قیمتی بالاتر معامله میشود. به صورتی مشابه، اندیکاتور CCI نشان میدهد که چه زمانی ارزش دارایی کمتر از ارزش واقعی آن است، یعنی با قیمتی پایینتر از قیمت اصلیاش به فروش میرسد و در واقع، «بیشفروش» (Over Sold) میشود.
معاملهگران معمولاً انتظار دارند که روند قیمتی اصلاح شود و در حالت بیشفروش یا بیشخرید باقی نماند. شاید زمانی که یک سهم با قیمتی بالاتر از ارزش واقعیاش فروخته میشود، معاملهگر تصمیم به فروش آن بگیرد. بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت P/E یا همان نسبت قیمت به سود، برای بررسی بیشفروش یا بیشخرید شدن سهم استفاده میکنند.
با وجودی که تشخیص این که آیا سهمی بالاتر از ارزش واقعیاش فروخته میشود یا نه، به طرز تفکر فرد تحلیلکننده بستگی دارد، معاملهگران و تحلیلگران از ابزارهای مختلفی برای تحلیل استفاده میکنند. ممکن است به نظر عدهای، سهمی در حال فروخته شدن با قیمتی بیش از ارزش واقعیاش باشد، اما به نظر سایر تحلیلکنندگان، این طور نباشد. بیشخرید شدن یک سهم ممکن است ناشی از انتشار اخبار خوب از آن شرکت باشد.

تشخیص این که آیا سهامی در حال فروخته شدن با قیمتی بیشتر یا کمتر از ارزش واقعیاش است، با استفاده از اندیکاتور RSI نیز میتواند انجام شود. از این شاخص برای ارزیابی جهت و قدرت روند قیمتی نیز استفاده میشود.
قدرت روند به قدرت گاوها (Bulls) و خرسها (Bears) در بازار و در دورهای معین اشاره دارد. در یک روند صعودی ضعیف یا کمقدرت، روند ممکن است گاوی (Bullish) باشد، اما باز هم این امکان وجود دارد که با فشارهای نزولی قابلتوجهی روبرو شود. در یک روند صعودی پرقدرت یا همان گاوی، ریسک پایینتر است و معاملات پرسودتری صورت میگیرد.
علاوه بر این، در یک روند کمقدرت امکان وقوع معاملات پرریسک وجود دارد و خرید و فروش در یک روند ضعیف ممکن است معاملهگر را به شک انداخته و اعتمادش را سلب کند.
به طور کلی، روند بازار ممکن است صعودی یا نزولی بوده و یا در میانه حرکت کند. اندیکاتورها با دادن این اطلاعات به سهامداران، آنها را قادر میسازند تا تصمیم بگیرند آیا میخواهند وارد مبادلهای شوند یا نه.
در ابتدا، لمبرت اندیکاتور CCI را به وجود آورد تا تغییرات دورهای مربوط به کالاها را تشخیص دهد، اما از این اندیکاتور میتوانیم برای شاخصها و صندوقهای قابل معامله یا ETFها نیز استفاده کنیم. اندیکاتور CCI بر خلاف عنوانش (شاخص کانال کالا) میتواند در هر بازاری استفاده شود و تنها محدود به بازار کالا نیست.
اندیکاتور CCI اولین بار با این هدف ایجاد شده بود که تغییرات بلندمدت روند را بررسی کند، اما از سوی سرمایهگذاران به شکلی به کار رفته است که برای تمام بازارها در همه دورههای زمانی قابلاستفاده باشد. معامله با چارچوبهای زمانی گوناگون، سیگنالهای خرید و فروش بیشتری برای معاملهگران فعال فراهم میکند.
اندیکاتور CCI قیمت فعلی را با متوسط قیمت در یک دوره زمانی مشخص مقایسه میکند. این شاخص در مقادیر بالاتر و پایینتر از صفر نوسان دارد و ممکن است مثبت یا منفی باشد. با این که بیشتر مقادیر (حدود ۷۵ درصد آنها) در بازه 100- تا 100+ قرار میگیرد، ۲۵ درصد مقادیر خارج از این بازه هستند که نشان میدهد ضعف یا قدرت زیاد در روند حرکتی قیمت وجود دارد. در حقیقت، اندیکاتور CCI بین قیمت فعلی نسبت به حرکت قبلی قیمت مقایسهای نسبی انجام میدهد.
تحلیل با اندیکاتور CCI
همان طور که در تصویر زیر مشاهده میکنیم، نمودار تحلیل اندیکاتور CCI از بیشتر از ۳۰ دوره استفاده میکند. از آنجا که این نمودار به صورت ماهانه است، هر محاسبه جدید مطابق با دادههای ۳۰ ماه اخیر انجام شده است. البته در تحلیل تکنیکال، از اندیکاتورهای CCI ۲۰ و ۴۰ دورهای نیز استفاده میشود. هر دوره به تعدادی از نمودار میلهای یا کندلی اشاره میکند که در محاسبه اندیکاتور مورد توجه قرار میگیرد.
نمودارها میتوانند ۱ دقیقهای، ۵ دقیقهای، روزانه، هفتگی و ماهانه یا هر دوره زمانی قابلدسترس دیگری نیز باشند. هرچه تایم فریم انتخابی بزرگتر باشد، کمتر احتمال دارد که اندیکاتور خارج از بازه 100- و 100+ حرکت کند. سهامدارانی که بازههای کوتاهمدت را برای تحلیل مورد توجه قرار میدهند، لازم است توجه داشته باشند که در دورههای زمانی کوتاهتر (وقتی نمودار میلهای کمتری داریم)، سیگنالهای بیشتری صادر میشود.

محاسبات اندیکاتوری به طور خودکار توسط نرمافزار چارتینگ یا پلتفرم معاملهای انجام میشود. در ابتدا، لازم است تنظیمات اندیکاتور CCI را روی پلتفرم معاملاتی خود داشته باشیم. تنها لازم است تعداد دورههای دلخواه خود را وارد و یک دوره زمانی (Time Frame) برای نمودار خود انتخاب کنیم.
زمانی که اندیکاتور CCI بیشتر از 100+ باشد، به این معنی است که قیمتی بالاتر از میانگین قیمتی ثبت شده است. زمانی که اندیکاتور CCI عددی کمتر از 100- را نشان میدهد، به این معنی است که قیمت کمتر از میانگین قیمتی اندازهگیری شده توسط اندیکاتور است. معاملهگرانی که دوره زمانی بلندمدت را مورد توجه قرار میدهند، مدت زمان طولانیتری شامل ۳۰ یا ۴۰ دوره را در نظر میگیرند. سرمایهگذاران بلندمدت بهتر است از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنند. سرمایهگذاران کوتاهمدت هم میتوانند از این اندیکاتور در نمودارهای یک ساعته و حتی یک دقیقهای استفاده نمایند.
محاسبه اندیکاتور CCI
امروزه، با وجودی که پلتفرمهای مختلفی به راحتی اندیکاتور CCI را محاسبه میکنند، اما آشنایی با روش و فرمول محاسبه CCI برای درک بهتر آن مفید است. برای محاسبه اندیکاتور CCI، ابتدا لازم است مشخص کنیم که چه تعداد دوره را با این اندیکاتور میخواهیم تحلیل کنیم. برای محاسبه اندیکاتور CCI، معمولاً از 20 دوره استفاده میشود. دورههای کوتاهتر باعث میٰشوند که شاخص ناپایدارتر بوده و بیشتر نوسان کند. در صورتی که اگر معاملهگر دورههای بلندتری را در نظر بگیرد، خطای تحلیل کمتر خواهد شد.
تصور کنید میخواهیم شاخص کانال کالا را برای ۲۰ دوره اخیر محاسبه کنیم. اگر بخواهیم از تعداد دورههای متفاوتی استفاده کنیم، باید فرمول محاسبه CCI را تغییر دهیم. ابتدا قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن را برای 20 دوره محاسبه میکنیم و قیمت نمونه را به دست میآوریم. سپس، 20 دوره میانگین متحرک قیمت نمونه را با جمع کردن 20 قیمت نمونه آخر و تقسیم آن بر 20 محاسبه میکنیم و انحراف از میانگین را با کم کردن میانگین متحرک از قیمت نمونه برای ۲۰ دوره آخر به دست میآوریم.
در اینجا، لازم است تا قدرمطلقها را با یکدیگر جمع کرده (منفیها را مثبت در نظر بگیریم) و سپس مجموع اختلاف از میانگینها را بر تعداد دوره که در اینجا برابر ۲۰ است، تقسیم کنیم. باید بهروزترین قیمت نمونه میانگین متحرک و میانگین انحراف را در فرمول وارد کنیم تا اندیکاتور CCI جاری حاصل شود. این فرایند برای هر دوره جدید باید تکرار شود.
فرمول محاسبه اندیکاتور CCI به صورت زیر است:

که در آن:

در این فرمول، P تعداد دورهها، H بالاترین قیمت، L پایینترین قیمت و C قیمت بسته شدن سهم در پایان دوره زمانی است. MA نیز به میانگین متحرک (Moving Average) ساده اشاره میکند که به صورت زیر به دست میآید:

MD نیز همان انحراف میانگین مطلق است که به صورت زیر محاسبه میشود:

همانطور که مشاهده میکنیم، در فرمول محاسبه اندیکاتور CCI، یک ضریب 0.015/1 وجود دارد. این عدد همان ضریب ثابت لمبرت است. لمبرت بقیه فرمول را در این عدد ضرب میکرد تا بیشتر مقادیری که از اندیکاتور CCI به دست میآید، بین 100- و 100+ قرار گیرد. به این ترتیب، ۷۰ تا ۸۰ درصد مقادیر در این بازه قرار میگیرند. این که چه درصدی از مقادیر اندیکاتور CCI در بازه ۱۰۰- تا ۱۰۰+ قرار گیرد، به تعداد دورهها بستگی دارد.
اگر تعداد دورههای انتخاب شده کم و مدت زمان هر دوره نیز محدود باشد، درصد اندکی از مقادیر به دست آمده اندیکاتور CCI بین ۱۰۰- تا ۱۰۰+ قرار خواهد گرفت. در مقابل، اگر تعداد دورهها بیشتر باشد، درصد قابلتوجهی از مقادیر محاسبه شده در بازه ۱۰۰- تا ۱۰۰+ قرار خواهد گرفت.
اندیکاتور CCI چه چیزی را به ما نشان میدهد؟
همان طور پیش از این گفته شد، اندیکاتور CCI برای تشخیص سطوح بیشخرید و بیشفروش نیز استفاده میشود. علاوه بر این، هنگامی که اندیکاتور و روند قیمتی واگرا شدهاند و به جهتی متفاوت حرکت میکنند، اندیکاتور CCI برای کشف نقاط چالشی روند استفاده میشود.
زمانی که اندیکاتور CCI از ناحیه منفی یا نزدیک به صفر به بالای ۱۰۰ میرود، ممکن است نشاندهنده این باشد که قیمت در حال شروع یک روند صعودی جدید است. زمانی که این اتفاق روی دهد، معاملهگران میتوانند یک پولبک و سپس، اوجگرفتن مجدد را در قیمت و اندیکاتور مشاهده کنند که میتواند به عنوان سیگنال خرید تعبیر شود. پولبک همان معکوس شدن روند قیمت در کوتاهمدت است.
همین تفسیر را میتوان از یک روند نزولی در حال ظهور مطرح کرد. زمانی که یک اندیکاتور از سطح مثبت یا نزدیک به صفر به زیر ۱۰۰- میرسد، ممکن است که یک روند نزولی در حال ظهور باشد. این سیگنالی است که به ما هشدار میدهد که از نگهداری سهام یا کالا خودداری کنیم یا این که مراقب باشیم چه زمانی سهام را بفروشیم که در صورت کاهش قیمت احتمالی، دچار ضرر نشویم.
محدودههای بیشخرید و بیشفروش ثابت نیستند و به همین دلیل، اندیکاتور CCI را یک اندیکاتور بدون کران (Unbounded) در نظر میگیرند. در نتیجه، معاملهگران به مشاهدات پیشین خود مراجعه میکنند تا معکوس شدن احتمالی روند قیمت را بررسی نمایند. به عنوان مثال، ممکن است این معکوس شدن برای یک سهم در حدود 200+ و 150- روی داده باشد.
برای سهم کالایی دیگر، ممکن است قیمت در حدود 325+ و 350- معکوس شود. در صورتی که بزرگنمایی را کاهش دهیم، در تصویر کلیتر نمودار خواهیم توانست تعداد زیادی نقطه معکوس شدن قیمت و برآورد اندیکاتور CCI را در آن زمانها مشاهده کنیم.
ممکن است که زمان کار با اندیکاتور CCI، با واگرایی نیز روبرو شویم. این اتفاق زمانی روی میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. در صورتی که قیمت در حال افزایش و اندیکاتور CCI در حال کاهش باشد، نشان میدهد خط روند دچار ضعف شده است. با این که دوگانگی یا همان واگرایی بین اندیکاتور CCI و قیمت، یک سیگنال معاملاتی ضعیف است، اما چون ممکن است این وضعیت برای مدت زمان طولانی برقرار باشد، میتواند به معاملهگر هشدار بدهد که احتمال معکوس شدن قیمت وجود دارد.
با این حال، مشاهده واگرایی بین اندیکاتور CCI و قیمت لزوماً همیشه نشاندهنده معکوس شدن قیمت نیست.
به این ترتیب، سرمایهگذاران میتوانند بازه حد ضرر خود را محدودتر نمایند. برای نمونه، اگر معاملهگری بازه حد ضرر خود را به میزان ۱۰ درصد مشخص کرده باشد، زمانی که قیمت سهام به ۱۰ درصد کمتر از قیمت خرید شخص برسد، به فروش اقدام میکند.
اندیکاتور CCI برای تحلیل سهام و ارزها نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در این اندیکاتور، دادههای مثبت بزرگ این سیگنال را صادر میکنند که این دارایی در مقایسه با پیشبینی مبتنی بر روندهای گذشته، قویتر از گذشته معامله میشود. مقادیر منفی کوچک نیز حاکی از آن هستند که معاملات این سهام ضعیف است.

تفاوت بین اندیکاتور CCI و اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI (Relative Strength Index) یا همان شاخص قدرت نسبی اسیلاتوری شناخته شده در تحلیل تکنیکال است که مانند اندیکاتور CCI برای تشخیص رفتار افراطی قیمت استفاده میشود با این تفاوت که اندیکاتور CCI روی انحراف از میانگین متحرک قیمت یک دارایی تمرکز دارد تا واگرایی از خط روند را تشخیص دهد.
شاخص RSI رابطه بین میانگین قیمت بسته شدن بالا و میانگین قیمت بسته شدن پایین در طول دوره زمانی معینی (به طور معمول ۱۴ روز) را مقایسه میکند. سپس، مقادیر به دست آمده توسط اندیکاتور RSI روی خط متحرکی زیر نمودار قیمتی قرار میگیرند. این مقادیر بین صفر تا 100 نوسان دارند و نقطه میانی آن 50 است. اندیکاتور RSI امکان تشخیص بیشخرید احتمالی (بالای 70) و بیشفروش (پایین 30) را برای معاملهگر فراهم مینماید.

برخلاف اندیکاتور CCI، اندیکاتور RSI بدون محدودیت نیست و دریافت اطلاعات از آن احتمالاً سادهتر است. به دلیل این که هر دوی شاخصهای کانال کالا و قدرت نسبی اندیکاتورهای شتاب روند محسوب میشوند، میتوانند سیگنال واگرایی صعودی یا نزولی را صادر کنند. این اتفاق زمانی روی میدهد که قیمت جدید به قله میرسد و درهها به وسیله قلهها و درههای اندیکاتور منعکس نشدهاند. این دوگانگیها حاکی از معکوس شدن احتمالی روندها هستند. به طور کلی، در بیشتر بازارها، اندیکاتور RSI ابزار قابل اعتمادتری نسبت به CCI است و بیشتر معاملهگران سادگی نسبی آن را ترجیح میدهند.
اگر مطمئن نباشیم که برای تشخیص سطوح بیشخرید یا بیشفروش، از کدام یک از این دو اندیکاتور استفاده کنیم، میتوانیم هر دو شاخص را همزمان با توجه به مدل معامله خود در نظر بگیریم. این اسیلاتورها دادههای یکسانی را نشان میدهند.
باید به خاطر داشته باشیم که RSI به سرعت تغییرات قیمت توجه میکند، در حالی که هدف اولیه CCI این است که انحرافهای دورهای را پیگیری کند. از هر دوی این شاخصها میتوانیم برای استراتژیهای معاملاتی مختلف استفاده کنیم. علاوه بر این، این امکان وجود دارد که این دو اندیکاتور را با هم ترکیب کرده و یک استراتژی معاملاتی به وجود آوریم که نتایج حیرتانگیزی حاصل کند.
استراتژیهای استفاده از اندیکاتور CCI
اندیکاتورها و استراتژیها عاری از ریسک نیستند و معاملهگر میتواند با تنظیم استراتژیهای معاملاتی و دوره زمانی اندیکاتور به عملکرد بهتری در معامله سهام دست یابد. با وجودی که تمام سیستمها مستعد زیان هستند، تعیین حد ضرر میتواند به ما کمک کند که محدودهای برای میزان ریسک خود مشخص کنیم.
همچنین آزمایش استراتژی CCI برای ارزیابی سودمندی آن در بازار و چارچوب زمانی اقدامی ارزشمند پیش از آغاز خرید و فروش است. در ادامه، به معرفی دو استراتژی میپردازیم که میتوانیم از آنها برای تحلیل تکنیکال با استفاده از اندیکاتور CCI بهره ببریم.
استراتژی ابتدایی اندیکاتور CCI
یکی از استراتژیهای ساده این است که مسیر CCI را برای حرکتهای ۱۰۰+ که نشاندهنده سیگنال خرید است، تعقیب کنیم. علاوه بر این، میتوانیم به حرکتهای کمتر از ۱۰۰- توجه کنیم که سیگنال فروش را ارسال میکنند. ممکن است سرمایهگذاران تنها بخواهند به سیگنالهای خرید توجه کنند و در زمان روی دادن سیگنالهای فروش، از بازار خارج شوند و زمانی که سیگنال خرید صادر میشود، دوباره سرمایهگذاری کنند.
نمودار زیر تغییرات قیمت یک سهم را در بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ میلادی نشان میدهد. همان طور که در نمودار هفتگی زیر مشاهده میکنیم، زمانی که اندیکاتور CCI مقادیر کمتر از ۱۰۰- را نشان میدهد، سیگنال فروش صادر میشود. در نمودار زیر، سیگنال فروش با رنگ نارنجی نشان داده شده است.
این مورد ممکن است به سرمایهگذاران بلندمدت نشان دهد که یک روند نزولی احتمالی در حال شکلگیری بوده است. سرمایهگذاران ممکن است این مشاهده را به عنوان یک سیگنال فروش استقراضی در نظر بگیرند. این نمودار نشان میدهد که چگونه در اوایل سال ۲۰۱۲، یک سیگنال خرید صادر شد و معاملهگران به این امید که قیمت آن افزایش پیدا کند و CCI به زیر ۱۰۰- برسد، سهامی را خریدند.

استراتژی اندیکاتور CCI با چند چارچوب زمانی
اندیکاتور CCI میتواند در چند چارچوب زمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این تحلیل، نمودارهای کوتاهمدت و بلندمدت به طور همزمان به کار برده میشوند. معاملهگران حرفهای اغلب از یک استراتژی با چند چارچوب زمانی استفاده میکنند. زمانی که اندیکاتور CCI در نمودار بلندمدت به بالای ۱۰۰+ میرسد، حاکی از روندی صعودی است و در نمودار کوتاهمدت، باید انتظار دریافت سیگنال خرید را داشته باشیم. روند تا زمانی صعودی در نظر گرفته میشود که CCI بلندمدت تا ۱۰۰- برود.

نمودار فوق یک روند صعودی هفتگی را از ابتدای سال ۲۰۱۲ میلادی نشان میدهد. اگر این نمودار بلندمدت ما باشد، فقط سیگنال خرید را روی نمودار کوتاهمدت دریافت خواهیم کرد. زمانی که معاملهگران با استفاده از نمودار روزانه (به عنوان دوره زمانی کوتاهتر) تحلیل میکنند، وقتی CCI از ۱۰۰- کمتر شود و سپس به بالاتر از آن برگردد، آن را به عنوان سیگنال خرید در نظر میگیرند.
از سوی دیگر، زمانی که CCI به مقداری بیشتر از ۱۰۰+ میرسد و دوباره به آن برگشت میکند، میتواند نشاندهنده زمان خروج از سهم باشد. افزون بر این، اگر روند روی CCI بلندمدت نزولی شود، نشاندهنده سیگنال فروش است که به ما اعلام میکند دیگر سهام را به امید افزایش قیمت آن نگهداری نکنیم.
در نمودار بالا، سه سیگنال خرید با رنگ بنفش و دو سیگنال فروش با رنگ نارنجی مشخص شدهاند. فروش استقراضی شروع نشده است، چون CCI در نمودار بلندمدت روندی صعودی را نشان میدهد.
زمانی که اندیکاتور CCI در نمودار بلندمدت زیر ۱۰۰- است، تنها باید سیگنالهای فروش استقراضی را در نمودار کوتاهمدت در نظر بگیریم. تا زمانی روند نزولی ادامه خواهد داشت که CCI بلندمدت زیاد شده و از ۱۰۰+ عبور کند. این نمودار نشان میدهد که تا زمانی که اندیکاتور سی سی آی در نمودار کوتاهمدت به بالای ۱۰۰+ میرسد و بعد به زیر ۱۰۰+ برمیگردد، معاملهگر باید فروش استقراضی انجام دهد.
هنگامی که اندیکاتور CCI در نمودار کوتاهمدت به زیر ۱۰۰- برود و سپس صعود کند و به بالای ۱۰۰- برسد، معاملهگران از سهم خارج میشوند. به شکل تناوبی، اگر روند CCI بلندمدت افزایش پیدا یابد، فرد باید فروش استقراضی را متوقف کند.
مزایای اندیکاتور CCI
- به سرمایهگذار کمک میکند تا نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی شناسایی نماید.
- تغییرات روند حرکت قیمت دارایی را مورد بررسی قرار میدهد.
- زمانی که بازار صعودی است، CCI مثبت است و زمانی که بازار نزولی است، CCI منفی است، البته به غیر از مواردی که در روند سهم، واگرایی وجود داشته باشد.
معایب اندیکاتور CCI
با وجود کاربردها و نکات مثبتی که درباره اندیکاتور CCI ذکر شد، این شاخص دارای معایبی نیز است که در اینجا، به چند مورد آن اشاره میکنیم:
- با وجودی که این شاخص برای تعیین موقعیتهای بیشفروش و بیشخرید استفاده میشود، ممکن است این تشخیص تا حد زیادی به تحلیل و تصور خود شخص معاملهکننده وابسته باشد.
- این شاخص تاخیر دارد، یعنی گاهی اوقات این امکان وجود دارد که سیگنال ضعیفی ارائه دهد. احتمال دارد که یک افزایش قیمت در حال وقوع باشد، اما سیگنال آن را دیر دریافت کنیم و هنگامی که بخواهیم اقدامی صورت دهیم، قیمت در حال اصلاح باشد و پوزیشن خود را برای معامله از دست بدهیم.
سخن پایانی
اندیکاتور CCI یکی از معروفترین شاخصها در بین معاملهگرانی است که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. شاخص کانال کالا اندیکاتوری با کاربردهای متعدد است. با کمک این اندیکاتور، میتوانیم سطوح بیشخرید و بیشفروش را شناسایی کرده و واگراییها را تشخیص دهیم. باید توجه داشته باشیم که بسیاری از عوامل تاثیرگذار بر قیمت وجود دارند که ممکن است به وسیله CCI شناسایی نشوند. در نتیجه، لازم است با احتیاط از CCI استفاده کرده و تصمیمات معاملاتی خود را تنها بر پایه CCI انجام ندهیم.
سوالات متداول
بله. این اندیکاتور میتواند نشان دهد که چه زمانی یک دارایی بالاتر یا پایینتر از ارزش ذاتی خود در بازار معامله میشود و اصطلاحا در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش قرار دارد. در بازار معروف است که هر سهم بالاخره روزی به ارزش ذاتی خود بازمیگردد. اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که ارزش ذاتی مفهومی ثابت نیست و برعکس، کاملا پویا است. به این معنی که ممکن است امروز، سهمی بالاتر از ارزش ذاتی آن معامله شود اما به دلیل انتشار اخبار خوب در مورد آن، معاملهگران پیشبینی کنند که در آینده، وضعیت سهم بسیار بهتر از امروز خواهد بود.
هر چقدر دوره زمانی که برای محاسبه اندیکاتور CCI انتخاب میشود، کوتاهتر باشد، سیگنالهای بیشتری از آن دریافت میکنیم. اما در مقابل، احتمال خطا در سیگنالهای صادر شده نیز بسیار بیشتر میشود. در دوره زمانی طولانیتر، با وجود تعداد کم سیگنالهای صادر شده، این سیگنالها از اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
در حالی که اندیکاتور CCI به بررسی میانگین متحرک قیمت یک دارایی میپردازد، اندیکاتور RSI میانگین قیمت بسته شدن بالا و پایین را در طول دورهای مشخص مورد بررسی قرار میدهد. به این ترتیب، اندیکاتور CCI واگرایی از خط روند را شناسایی خواهد کرد. با این حال، هر دو اندیکاتور برای ارزیابی قدرت و رفتار روندها در بازار استفاده میشوند.
مهمترین نقطه ضعفی که میتوانیم برای این اندیکاتور ذکر کنیم، سرعت نسبتا پایین در انتقال سیگنال است که باعث میشود گاهی اوقات فرصتهای معاملاتی خوبی را از دست بدهیم.