سطوح حمایت و مقاومت چیست و انواع آن کدامند؟ چگونه می‌توان support and resistance یک رمز ارز یا جفت ارز را مشخص کرد؟ نحوه تشخیص خطوط حمایت یا مقاومت به چه صورت است؟

حمایت و مقاومت (support and resistance) یکی از مهم‌ترین و موثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که در بازارهای مالی نظیر بازار فارکس، کریپتوکارنسی و بورس بسیار کاربردی است. این سطوح بسیار ساده و ارزشمند هستند و در سرمایه‌گذاری دارایی‌ها بسیار کاربرد دارند. همچنین اطلاعات خوبی از رفتار سنتیمنتال معاملات نشان می‌دهند. در واقع تغییرات قیمت در این خطوط رابطه مستقیمی با نحوه تفکر و تصمیم‌گیری کاربران و بازیگران بازار دارد. در این مقاله قصد داریم تا ابتدا با این مفهوم آشنا شده و سپس درباره نحوه رسم و تشخیص این خطوط صحبت کنیم.

پی سی ام : بروکری مطمئن برای انجام معاملات در بازار فارکس

کاربرد تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی

پیش از آن‌که درباره حمایت‌ها و مقاومت‌ها صحبت کنیم، بهتر است ابتدا تحلیل تکنیکال را درک کنیم. روش‌های مختلفی برای ورود به یک معامله وجود دارد. برخی از فعالان بازار با بررسی چشم انداز یک پروژه و آینده آن اقدام به سرمایه‌گذاری بر روی آن می‌کنند و برخی دیگر صرفا برحسب نحوه معاملات و رفتار قیمت‌ها وارد معامله می‌شوند.

یکی از رایج‌ترین روش‌های تحلیل در بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال است. در تحلیل تکنیکال معامله‌گر در تلاش است تا با تشخیص زمان تغییر روند، وارد موج جدید شود و بر اساس رفتار موج ایجاد شده در بازار کسب سود کند. در واقع تحلیل تکنیکال صرفا برحسب تاریخچه قیمت‌های ثبت شده، حجم معاملات و روند آن، آینده را پیش بینی می‌کند. یکی از مهم‌ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال، حمایت و مقاومت (support and resistance) است. حمایت‌ها و مقاومت‌ها در تشخیص روند، واکنش‌های قیمتی و اهداف آن بسیار کاربردی هستند.

سطوح حمایت و مقاومت چیست به زبان ساده

حمایت و مقاومت چیست به زبان ساده

به طور خلاصه، سطح حمایت محدوده‌ایست که قیمت جفت ارز یا ارز دیجیتالی که در حال کاهش یا ریزش است، به محض رسیدن به محدوده حمایتی، از کاهش قیمت آن جلوگیری می‌کند. همین موضوع به صورت عکس در سطوح مقاومت اتفاق می‌افتد؛ یعنی هنگامی که قیمت جفت ارز یا ارز دیجیتال در حال رشد یا صعود است، به محض رسیدن به محدوده مقاومتی، از افزایش قیمت آن جلوگیری می‌کند.

در واقع به طورکلی هنگامی که قیمت دارایی کاهش پیدا کند، با رسیدن به سطوح حمایتی، حرکت نزولی آن متوقف می‌شود و این محدوده از قیمت حمایت و از کاهش بیشتر آن جلوگیری می‌کند. در سطوح مقاومتی نیز هنگامی که قیمت دارایی در حال رشد باشد، با رسیدن به سطوح مقاومت حرکت صعودی آن متوقف می‌شود و این محدوده در برابر رشد بیشتر قیمت مقاومت می‌کند.

دلیل شکل‌گیری سطوح حمایت یا مقاومت، وجود مفهوم عرضه و تقاضا (supply and demand) در بازارهای مالی است. مفهوم عرضه و تقاضا در بازارهای مالی بدین معناست که قیمت یک دارایی زمانی افزایش پیدا می‌کند که مقدار تقاضا (خرید) برای یک دارایی نسبت به میزان عرضه (فروش) بیشتر باشد و در مقابل قیمت یک دارایی زمانی کاهش پیدا می‌کند که مقدار عرضه (فروش) نسبت به میزان تقاضا (خرید) بیشتر باشد. مفهوم عرضه و تقاضا در سطوح حمایت و مقاومت بدین صورت اتفاق می‌افتد:

“هنگامی که قیمت یک دارایی در حال کاهش است و به سطوح یا خطوط حمایت نزدیک می‌شود، میزان تقاضا در آن محدوده قیمتی افزایش می‌یابد. این موضوع باعث می‌شود تا میزان افت قیمت کمتر شود و قیمت در آن محدوده نوسان کند تا با افزایش قیمت همراه شود. همین موضوع به صورت عکس در سطوح یا خطوط مقاومت اتفاق می‌افتد. یعنی هنگامی که قیمت یک دارایی در حال افزایش باشد و به محدوده مقاومت نزدیک شود، میزان عرضه در آن محدوده قیمتی زیاد می‌شود و باعث می‌شود تا قیمت در محدوده مقاومتی نوسان کند یا با کاهش قیمت همراه شود.”

همان‌طور که گفته شد، این محدوده‌ها برحسب رفتار عرضه و تقاضا مشخص می‌شوند و قیمت دارایی‌ها بعد از رسیدن به این محدوده‌ها واکنش نشان می‌دهند. البته باید این نکته را در نظر بگیرید که قیمت همیشه به سطوح مقاومت و حمایت واکنش نشان نمی‌دهد و ممکن است برحسب روند موجود، بدون واکنش به این سطوح از آن‌ها عبور کند.

در این حالت فعالان بازار به اصطلاح می‌گویند: “سطوح حمایت یا مقاومت شکسته شد.” درواقع اگر روند صعودی یا نزولی شکل گرفته در قیمت بسیار قدرتمند باشد، ممکن است به سادگی از این سطوح عبور کند. البته شکست این خطوط به میزان اعتبار آن‌ها وابسته است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

انواع حمایت و مقاومت (support and resistance)

حمایت و مقاومت استاتیک

1. حمایت و مقاومت استاتیک (static)

حمایت و مقاومت استاتیک یا static محدوده‌هایی از قیمت هستند که به صورت خطوط افقی در نمودار قیمت دارایی رسم می‌شوند. این روند استاتیک همانند یک خط ثابت است و قیمت دارایی با رسیدن به آن محدوده واکنش نشان می‌دهد. به عنوان مثال در چارت بالا که برای جفت ارز eur/usd است ناحیه سبز به عنوان ناحیه حمایت استاتیک و ناحیه قرمز به عنوان ناحیه مقاومت در این چارت عمل می‌کند. همانطور که مشاهده می‌کنید، هر دو ناحیه همانند خطوط افقی ترسیم می‌شوند و قیمت با رسیدن به ناحیه، بسته به نوع روند، واکنش نشان داده یا آن را می‌شکند.

2. حمایت و مقاومت داینامیک (dynamic)

حمایت و مقاومت داینامیک یا متغیر نواحی و خطوط شیب‌داری هستند که در روندهای صعودی و نزولی قیمت ایجاد می‌شوند. معمولا این خطوط داینامیک به عنوان خط روند یا Trend line نیز در نمودار قیمت وجود دارند. برای درک بهتر این موضوع، به مثال زیر توجه نمایید:

تصویر زیر نمودار قیمت ارز دیجیتال اتریوم را نشان می‌دهد. همانطور که در چارت زیر مشاهده می‌کنید، قیمت اتریوم نسبت به ناحیه داینامیک حمایتی (خطوط قرمز) واکنش نشان داده و با رشد قیمت، در یک روند صعودی قرار گرفته است. البته در نهایت با ایجاد روند نزولی شدید، این حمایت شکسته شده است.

حمایت و مقاومت داینامیک (dynamic)

علت اهمیت حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال نه تنها به عنوان نقاط کلیدی برای تصمیم‌گیری معاملاتی عمل می‌کنند بلکه به عنوان ابزاری برای درک روانشناسی بازار نیز شناخته می‌شوند. این سطوح نشان دهنده تعادل بین خریداران و فروشندگان هستند و می‌توانند نشانگر تغییرات احساسی بازار نیز باشند. وقتی قیمت به یک سطح حمایت نزدیک می‌شود، این امیدواری را در میان خریداران ایجاد می‌کند که قیمت ممکن است دوباره افزایش یابد، و بنابراین آن‌ها تمایل به خرید بیشتری دارند. برعکس، وقتی قیمت به سطح مقاومت نزدیک می‌شود، فروشندگان از ترس افت قیمت تمایل به فروش بیشتری دارند.

از دیدگاه استراتژیک، support and resistance می‌توانند به عنوان سطوح حد سود و حد ضرر استفاده شوند. معامله‌گران ممکن است تصمیم بگیرند در نزدیکی سطوح حمایت خرید کنند و در نزدیکی سطوح مقاومت بفروشند. همچنین، آن‌ها می‌توانند از این سطوح برای تعیین حد ضرر استفاده کنند تا در صورت شکسته شدن آن، از موقعیت‌های معاملاتی خود خارج شوند.

درک اینکه چرا و چگونه این سطوح شکل می‌گیرند همچنین می‌تواند به تحلیل‌گران کمک کند تا دیدگاه‌های عمیق‌تری نسبت به بازار داشته باشند. این سطوح اغلب در نقاطی شکل می‌گیرند که در گذشته، قیمت دارایی دچار تغییر مهمی شده است. بنابراین، تاریخچه قیمت می‌تواند نشانگر مهمی برای آینده باشد.

نحوه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت

همانطور که در این مقاله اشاره شد، سطوح حمایت و مقاومت یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می‌شوند. فعالان بازارهای مالی باید بتوانند به درستی سطوح حمایتی و مقاومتی قیمت دارایی را تشخیص دهند تا بتوانند روند قیمت آن را تحلیل و پیش بینی کنند. روش‌های مختلفی برای تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی وجود دارد که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. مشخص کردن قله‌ها و دره‌ها

یکی از رایج‌ترین روش‌ها برای تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی، مشخص کردن قله‌ها و دره‌ها است. در این حالت کاربران باید به وسیله داده‌های گذشته نمودار قیمت، نقاط قله و دره را مشخص کنند و به وسیله آن خطوط حمایت یا مقاومت را رسم کنند. به صورت کلی در نقاط قله و دره نمودار، حجم معاملات افزایش پیدا می‌کند و از این نکته برای تشخیص قله‌ها و دره‌ها می‌توان استفاده کرد.

برای پیدا کردن قله‌ها و دره‌ها باید روندهای قبلی و الگوهای تشکیل شده بررسی شود. در واقع کاربران به کمک داده‌ها و رفتارهای گذشته قیمت باید بتوانند قله‌ها و دره‌های موجود در روند قیمت را پیدا کرده و به کمک آن‌ها، سطوح حمایتی و مقاومتی را رسم کنند. برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید:

تصویر زیر چارت جفت ارز پوند/دلار (GBP/USD) را نشان می‌دهد. به کمک داده‌های گذشته قیمت، قله‌ها و دره‌ها مشخص شده و خط حمایت (قرمز) و خطوط مقاومت (سبز و آبی) رسم می‌شوند. بر اساس قاعده‌ای در تحلیل تکنیکال، هر چه تعداد برخورد سطوح حمایت و مقاومت بیشتر باشد (یعنی از قله یا دره بیشتری تشکیل شده باشد)، آن سطح اعتبار بیشتری دارد و احتمال اینکه قیمت با رسیدن به آن سطح واکنش نشان دهد، بالاست. در چارت زیر، حمایت قرمز رنگ با داشتن چهار دره اعتبار بیشتری نسبت به مقاومت آبی رنگ دارد.

مشخص کردن قله‌ها و دره‌ها برای تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی

2. استفاده از اندیکاتورها

از دیگر ابزارهای کاربردی در حوزه سرمایه گذاری، اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها توابع مختلفی هستند که با انجام محاسبات مشخصی بر روی قیمت‌های قبلی، خروجی مشخصی را در قابل خطوط، عدد یا محدوده ارائه می‌دهند. از اندیکاتورها برای تشخیص محدوده‌های حمایتی و مقاومتی استفاده می‌شود.

یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها در شناخت این سطوح، مووینگ اوریج (Moving Average) است. این اندیکاتور بر اساس دوره زمانی مشخص شده، میانگینی از قیمت‌های گذشته نماد را محاسبه می‌کند و منحنی آن را به صورت خط نمایش می‌دهد. تصویر زیر چارت قیمت ارز دیجیتال مونرو را نشان می‌دهد.

همانطور که مشاهده می‌کنید، به کمک اندیکاتور میانگین متحرک (خط آبی رنگ) ناحیه حمایتی مونرو مشخص شده است. قیمت با رسیدن به خط آبی واکنش نشان داده و در نهایت با تشکیل یک روند نزولی قوی، آن را شکسته و با افت قیمت همراه شده است.

استفاده از اندیکاتورها برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت

3. قیمت‌های رند

از دیگر نکات قابل توجه در تشخیص نواحی support and resistance، قیمت‌های رند است. این موضوع بیشتر از جنبه سنتیمنتال مشخص می‌شود. در واقع زمانی که یک دارایی به قیمت‌های رند نزدیک می‌شود، معمولا با واکنش معامله‌گران مواجه شده و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. به عنوان مثال در چارت قیمت بیت کوین، معامله‌گران نسبت به نواحی قیمت رند همچون 40000، 36000 و 50000 دلار واکنش نشان داده‌اند.

قیمت های رند برای تشخیص خطوط حمایت و مقاومت

مزایای سطوح حمایت و مقاومت

  • تشخیص روند قیمت: یکی از مهم‌ترین کاربردهای حمایت‌ها و مقاومت‌ها، تشخیص نوع روند در قیمت دارایی است. در واقع به کمک سطوح حمایتی و مقاومتی کاربران بازارهای مالی می‌توانند جهت درست بازار یا قیمت دارایی مورد نظر را تشخیص دهند. این نکته در بازارهای ترید حرفه‌ای همچون بازار فیوچرز یا آتی بسیار کاربرد دارد.
  • پیدا کردن نقاط ورود و خروج مناسب: بر طبق تکنیکال کلاسیک، معمولا رفتار قیمت در محدوده‌های حمایتی و مقاومتی تغییر می‌کند و به آن محدوده واکنش نشان می‌دهد. همین موضوع باعث می‌شود تا فرصت مناسبی برای ورود یا خروج از معامله برای تریدرها فراهم شود.
  • کنترل ریسک: نواحی حمایتی و مقاومتی به عنوان ابزار کنترل ریسک در معاملات به کار می‌روند. در واقع تریدرها به کمک این نقاط می‌توانند حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنند. به عنوان مثال در ترید با پوزیشن لانگ (long) استاپ لاس (Stop loss) می‌تواند در زیر سطح نزدیک‌ترین حمایت قرار گیرد.
  • بهبود استراتژی معاملاتی: خطوط حمایت و مقاومت در بهبود استراتژی معاملاتی نقش بسزایی دارند. این موضوع در بازارهای پرنوسان همچون بازار ارزهای دیجیتال بسیار اهمیت دارد. در واقع در بازار کریپتوکارنسی کاربران مبتدی و تازه وارد با تشخیص درست نقاط مقاومت و حمایت می‌توانند با تشخیص روند و تعیین حد سود و ضرر، نقاط ورود و خروج مناسب را پیدا کنند.

معایب سطوح حمایت و مقاومت

  • شکست‌های فیک: وجود شکست‌های فیک در سطوح حمایتی و مقاومتی، یکی از مهم‌ترین معایب این ابزار محسوب می‌شود. در چارت‌های دارایی‌ها، علی‌الخصوص چارت‌های رمز ارزها، شکست فیک یا قلابی (fakeout or false breakout) بسیار رایج است. در این حالت قیمت دارایی سطح حمایت یا مقاومت را می‌شکند و به تریدر سیگنال خرید یا فروش را صادر می‌کند؛ اما بعد از شکست، قیمت مجدد به روند قبلی خود برمی‌گردد و تریدر با ورود اشتباه، متضرر می‌شود.
  • وجود خطا در تشخیص درست سطوح: شناخت صحیح سطوح حمایتی و مقاومتی در چارت قیمت یک دارایی، نیازمند تجربه و مهارت بالا در بازارهای مالی بوده و انتخاب درست این سطوح برای تریدرهای مبتدی دشوار است. اگرچه رسم خطوط حمایت یا مقاومت بسیار ساده به نظر می‌رسد، اما تشخیص آن نیازمند تجربه است و اگر تریدر ناحیه اشتباهی را به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی در نظر بگیرید، به احتمال زیاد در معاملات خود متضرر می‌شود. به همین دلیل است که برای رسم حمایت و مقاومت، به جای استفاده از این خطوط، از محدوده حمایتی و مقاومتی استفاده می‌شود تا میزان خطای تحلیل کاهش یابد.

نگاه پرایس اکشن به سطوح حمایت و مقاومت

برای بررسی و پیش بینی نمودار قیمت یک دارایی، روش‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام دارای استراتژی جداگانه و مخصوص هستند. تریدرها باید برحسب نحوه معاملات خود، بهترین نوع تحلیل مختص خود را انتخاب کنند. یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال که بسیار محبوب واقع شده، پرایس اکشن یا price action است. پرایس اکشن به روش معامله‌گری گفته می‌شود که در آن تریدرها به کمک حرکات قیمت اقدام به تحلیل و ترید بازارهای معاملاتی می‌کنند.

یکی از اصلی‌ترین تفاوت‌های تحلیل پرایس اکشن و تکنیکال کلاسیک، تاخیر است. در واقع در تحلیل پرایس اکشن با شناخت حرکات قیمت، تریدر پوزیشن معاملاتی خود را باز می‌کند و دیگر از اندیکاتورهایی که دارای تاخیر هستند، کمتر استفاده می‌نماید. در واقع در تحلیل پرایس اکشن، بر خلاف تکنیکال کلاسیک، تحلیل قیمت با تاخیر کمتری انجام می‌شود. ابزار support and resistance در تحلیل پرایس اکشن بسیار کاربردی است و جزو بخش‌های اصلی این تحلیل محسوب می‌شود. پرایس اکشن نسبت به تکنیکال کلاسیک، نگاهی متفاوت به حمایت‌ها و مقاومت‌ها دارد. این تفاوت نگاه را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1. هرچه تعداد برخورد بیشتر، شکننده تر!

همانطور که در این مقاله بیان شد، تحلیل تکنیکال کلاسیک بیان می‌کند که هر چه تعداد برخورد بیشتر باشد، محدوده حمایتی یا مقاومتی دارای اعتبار بالاتری بوده و احتمال واکنش قیمت به آن زیاد است. این موضوع در پرایس اکشن اعتباری ندارد. در واقع در تحلیل پرایس اکشن، هر چه محدوده حمایتی و مقاومتی دارای برخورد بیشتری باشد، بدین معناست که قیمت تمایل دارد از آن محدوده عبور کند و محدوده حمایتی همانند یک سطح شیشه‌ای، با تعداد برخورد بیشتر شکننده‌تر می‌شود.

به عنوان مثال، تصویر زیر نمودار قیمت جفت ارز دلار آمریکا به فرانک سوییس (USD/CHF) را نشان می‌دهد. خط حمایتی داینامیک دارای پنج برخورد است و از نگاه تحلیل تکنیکال ناحیه بسیار معتبری محسوب می‌شود. اما از نگاه پرایس اکشن قیمت در تلاش است تا این محدوده را بشکند و روند نزولی تشکیل دهد. اگر به ادامه روند قیمت دقت کنید، می‌بینید که در نهایت قیمت توانسته محدوده حمایتی را بشکند و وارد روند نزولی شود.

نمودار قیمت جفت ارز دلار آمریکا به فرانک سوییس

2. در خطوط حمایت و مقاومت نباید معامله انجام شود!

در تحلیل تکنیکال کلاسیک، قرار گرفتن در محدوده حمایتی و مقاومتی یک فرصت خرید یا فروش محسوب می‌شود. این نکته در پرایس اکشن کاملا برعکس است. در واقع در پرایس اکشن هنگامی که قیمت به نواحی support and resistance نزدیک می‌شود، تریدر باید صبر کند تا رفتار قیمت را تشخیص دهد. اگر قیمت بتواند از ناحیه حمایتی یا مقاومتی عبور کند، در پولبک (Pullback) آن وارد شود و اگر نسبت به آن واکنش نشان داد، برحسب استراتژی معاملاتی خود وارد معامله شود. برای درک بهتر این موضوع، به مثال زیر توجه کنید:

تصویر زیر، چارت جفت ارز دلار آمریکا به فرانک سوییس (USD/CHF) را نشان می‌دهد. همان طور که در تصویر زیر مشخص است، قیمت به ناحیه مقاومتی سبز رنگ واکنش نشان می‌دهد و با افت قیمت همراه می‌شود. این موضوع چندین بار اتفاق می‌افتد و یک تریدر مبتدی تصور می‌کند که قیمت با رسیدن به این محدوده حتما واکنش نشان می‌دهد.

بنابراین در برخورد پنجم (برخورد آخر) قیمت در این محدوده مقاومتی، پوزیشن short باز می‌کند؛ اما برخلاف رفتار گذشته قیمت، ناحیه مقاومتی را می‌شکند و با رشد همراه می‌شود. اگر تریدر با استراتژی پرایس اکشن معامله کند، به هیچ عنوان در نواحی حمایتی و مقاومتی دست به معامله نمی‌زند و منتظر رفتار قیمت در آن ناحیه می‌شود. وقتی که قیمت محدوده مقاومتی را بشکند، تریدر در نقطه پولبک قیمت وارد می‌شود.

معامله در خطوط حمایت و مقاومت

نقش حجم معاملات در تقویت نقاط حمایت و مقاومت

حجم معاملات در تقویت حمایت و مقاومت یکی از مهم‌ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. حجم معاملات به تعداد سهام یا دارایی‌هایی گفته می‌شود که در یک دوره زمانی خاص معامله شده‌اند. این شاخص به عنوان معیاری برای اندازه‌گیری قدرت یا ضعف یک حرکت قیمتی استفاده می‌شود. در این سطوح قیمتی، تقاضا (حمایت) و عرضه (مقاومت) به تعادل می‌رسند.

همانطور که پیش‌تر گفتیم، سطح حمایت جاییست که قیمت معمولاً زیر آن نمی‌افتد و سطح مقاومت جاییست که قیمت معمولاً فراتر از آن نمی‌رود. اما حجم معاملات می‌تواند این تعادل را به چالش بکشد.

هنگامی که حجم معاملات در یک سطح حمایت یا مقاومت افزایش می‌یابد، این نشان‌دهنده افزایش علاقه و توجه معامله‌گران به آن قیمت خاص است. در سطوح حمایت، افزایش حجم معاملات می‌تواند نشان‌دهنده تقویت قیمت و احتمال بازگشت روند صعودی باشد. این به این دلیل است که افزایش تقاضا در این سطح می‌تواند قیمت را از سقوط بیشتر حفظ کند و به آن استحکام بخشد.

از سوی دیگر، در سطوح مقاومت، افزایش حجم معاملات می‌تواند نشان‌دهنده فشار فروش و احتمال شکستن سطح مقاومت باشد. وقتی قیمت به سطح مقاومت می‌رسد و حجم معاملات افزایش می‌یابد، این می‌تواند نشان دهد که فروشندگان در حال تلاش برای عبور از این سطح هستند و اگر موفق شوند، ممکن است روند نزولی جدیدی آغاز شود.

همچنین، شناسایی تغییرات ناگهانی در حجم معاملات می‌تواند به عنوان یک ابزار هشدار دهنده عمل کند. افزایش ناگهانی حجم معاملات، به ویژه هنگامی که با تغییر قیمت‌ها همراه است، می‌تواند نشان‌دهنده تغییرات قریب‌الوقوع در روند بازار باشد. به طور خلاصه، حجم معاملات نقش حیاتی در تقویت یا ضعیف کردن سطوح حمایت و مقاومت دارد. تحلیل‌گران و معامله‌گران باید به دقت به این شاخص توجه کنند تا بتوانند بهترین تصمیمات ممکن را در مورد معاملات خود اتخاذ کنند.

استراتژی های معاملاتی بر اساس حمایت و مقاومت

استراتژی های معاملاتی بر اساس حمایت و مقاومت

یکی از استراتژی‌های متداول، خرید نزدیک به سطوح حمایت و فروش نزدیک به سطوح مقاومت است. معامله‌گران به دنبال شناسایی الگوهای نموداری هستند که نشان دهنده تغییرات احتمالی در support and resistance باشد. برای مثال، اگر قیمت پس از رسیدن به سطح مقاومتی شروع به کاهش کند، می‌توان انتظار داشت که این سطح به عنوان یک سطح مقاومت قوی عمل کند.

علاوه بر این، شکست‌های قیمتی نیز مهم هستند. زمانی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومتی عبور می‌کند، انتظار می‌رود که روند قبلی تغییر کند. به عنوان مثال، اگر قیمت از سطح حمایتی پایین‌تر برود، ممکن است این سطح به یک سطح مقاومت جدید تبدیل شود. استفاده از خطوط روند نیز برای شناسایی حمایت و مقاومت دینامیک مفید است.

خطوط روند صعودی به عنوان حمایت و خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کنند. یک استراتژی دیگر، شکست حمایت یا مقاومت است. وقتی قیمت یک سطح حمایت یا مقاومت را می‌شکند، اغلب حرکت قیمت تا سطح بعدی ادامه می‌یابد. تریدرها می‌توانند از این حرکت‌ها برای ورود یا خروج از معاملات استفاده کنند. تنظیم استاپ لاس و تیک پرافیت بر اساس سطوح حمایت و مقاومت نیز اهمیت دارد.

استاپ لاس (Stop-loss) باید پایین‌تر از سطح حمایت و تیک پروفیت (Take-Profit) نزدیک به سطح مقاومت قرار گیرد. ترکیب این استراتژی‌ها با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها و الگوهای قیمتی می‌تواند به شناسایی فرصت‌های معاملاتی بهتر و مدیریت ریسک کمک کند. مهم است که تریدرها به یاد داشته باشند هیچ استراتژی‌ای تضمینی برای موفقیت نیست و همیشه باید آماده مدیریت ریسک باشند.

سخن پایانی

«حمایت و مقاومت چیست؟» یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در روش‌های مختلف تحلیل همچون پرایس اکشن، امواج الیوت و غیره کاربرد دارند. تشخیص درست این نواحی می‌تواند در شناخت روندها، پیدا کردن نقاط ورود و خروج و کنترل ریسک بسیار موثر باشد. برای رسم حمایت و مقاومت، بهتر است از ابزارهای دیگری همچون اندیکاتور میانگین متحرک و خطوط فیبوناچی استفاده کنیم تا میزان خطای تحلیل کاهش یابد.
همچنین بهتر است به جای رسم این خطوط، از محدوه حمایتی و مقاومتی استفاده کنیم تا میزان ریسک معامله کاهش یابد. باید به این نکته توجه داشته باشید که حمایت یا مقاومت همیشه مقادیر ثابتی نیستند و می‌توانند با گذشت زمان تغییر کنند و این تغییرات باید در استراتژی‌های معاملاتی لحاظ شوند.
همچنین استفاده از این سطوح به عنوان نقاط ورود و خروج می‌تواند بسیار موثر واقع شود. البته به خاطر داشته باشید که هر چند support and resistance ابزارهای قدرتمندی هستند اما هیچ استراتژی معاملاتی نمی‌تواند پیش بینی‌های صد در صد دقیقی ارائه دهد. بنابراین، مدیریت ریسک و انضباط معاملاتی باید همیشه بخش مهمی از رویکرد هر معامله‌گر باشد.

سوالات متداول