چنگال اندروز یا Andrews’ Pitchfork چیست؟

برای موفقیت در دنیای معاملات دیجیتال فقط شانس کافی نیست! امروزه بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای برای شناسایی فرصت‌های سرمایه گذاری و تحلیل بازار از اندیکاتورها و ابزارهای تکنیکال مختلف بهره می‌برند. اندیکاتور چنگال اندروز یکی از این ابزارهای کلیدی است. در این مقاله، علاوه بر آموزش کامل چنگال اندروز، شیوه استفاده از این ابزار در انجام معاملات را نیز بررسی خواهیم کرد.

چنگال اندروز چیست؟

چنگال اندروز (Andrews’ Pitchfork) یک ابزار تکنیکال است که معمولاً روی انواع نمودارهای قیمتی، مانند نمودارهای شمعی (Candlestick) یا خطی (Line Chart)، استفاده می‌شود. این ابزار از سه خط موازی تشکیل شده و برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و همچنین نقاط ممکن برای شکست رو به بالا (breakout) یا شکست رو به پایین (breakdown) در معاملات استفاده می‌شود.

شکست به بالا به عبور قیمت از سطح مقاومت و آغاز یک روند صعودی جدید اشاره دارد، در حالیکه شکست به پایین به عبور قیمت از سطح حمایت و شروع یک روند نزولی گفته می‌شود. این ابزار تکنیکال، که گاهی به عنوان “مطالعات خط میانی” نیز شناخته می‌شود، توسط آلن اندروز توسعه یافته است.

بیشتر بخوانید: اندیکاتور چیست؟

انواع چنگال اندروز  

این اندیکاتور انواع مختلفی دارد که هرکدام ویژگی‌ها و کاربردهای خاص خود را دارا هستند و بسته به شرایط بازار می‌توانند مفید باشند:

• چنگال اندروز استاندارد که از سه نقطه بحرانی اصلی در نمودار قیمت (قله‌ها و دره‌ها) تشکیل می‌شود و برای شبیه سازی روند اصلی بازار و پیش بینی نقاط حمایت و مقاومت کاربرد دارد. خط میانه در این نوع چنگال معمولاً به‌عنوان ناحیه‌ای شناخته می‌شود که قیمت‌ها به سمت آن جذب می‌شوند و دو خط دیگر به‌عنوان مرزهای حمایت و مقاومت عمل می‌کنند.
• چنگال اندروز پیشرفته تطبیقی که یک نسخه پیشرفته‌تر از چنگال استاندارد است و به‌طور خودکار با تغییرات بازار تطبیق می‌یابد. در این نوع چنگال، نقاط A، B و C به‌صورت دینامیک و بر اساس تغییرات روند انتخاب می‌شوند. این ابزار در بازارهای نوسانی و غیرقابل پیش بینی بسیار مفید است و معمولا برای شبیه سازی دقیق‌تر روندهای پیچیده استفاده می‌شود.
• چنگال اندروز وارونه که همانطور که از نامش پیداست، برعکس چنگال استاندارد عمل می‌کند و برای شبیه‌سازی معکوس روندها و شناسایی تغییرات سریع در جهت بازار استفاده می‌شود. در مدل وارونه، نقاط A،B و C به‌طور وارونه نسبت به چنگال استاندارد رسم می‌شوند و بیشتر برای شبیه‌سازی بازگشت روندها به کار می‌آید.
• چنگال اندروز سه‌گانه که شامل سه چنگال مجزا است که به‌طور همزمان روی نمودار قرار می‌گیرند. این ابزار برای شبیه‌سازی چندین روند و شناسایی چندین سطح حمایت و مقاومت در دوره‌های زمانی مختلف استفاده می‌شود.

کاربرد چنگال اندروز

• شناسایی روند بازار: چنگال اندروز به شناسایی روندهای صعودی و نزولی کمک می‌کند و تحلیلگران می‌توانند از آن برای پیش بینی ادامه روند یا تغییر آن استفاده کنند.
• شبیه‌سازی سطوح حمایت و مقاومت: خطوط چنگال (خصوصاً خطوط بیرونی) به‌عنوان سطوح دینامیک حمایت و مقاومت عمل می‌کنند که می‌توانند برای تعیین نقاط ورود و خروج از بازار استفاده شوند.
• پیش بینی نقاط بازگشتی (Reversal): قیمت‌ها تمایل دارند به خطوط چنگال بازگردند؛ بنابراین این ابزار می‌تواند به شناسایی نقاطی که احتمال بازگشت قیمت‌ها در آن‌ها وجود دارد، کمک کند.
• تأیید نقاط ورود و خروج: زمانی که قیمت‌ها به یکی از خطوط بیرونی چنگال می‌رسند و از آن باز می‌گردند، معمولاً به عنوان سیگنالی برای ورود به موقعیت خرید یا فروش در نظر گرفته می‌شود.
• پیش بینی محدوده‌های قیمتی در آینده: با رسم Andrews’ Pitchfork و گسترش آن به آینده، تحلیلگران می‌توانند محدوده‌های قیمتی بالقوه را که قیمت‌ها ممکن است در آن‌ها نوسان کنند، پیش بینی کنند.
• تعیین نقاط استراتژیک برای مدیریت ریسک: با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت شبیه‌سازی شده توسط چنگال اندروز، می‌توان استراتژی‌های مدیریت ریسک، از جمله تعیین سطح توقف ضرر یا هدف سود را تنظیم کرد.

قوانین چنگال اندروز (Andrews’ Pitchfork)

اگرچه اندیکاتور چنگال ابزاری قدرتمند و مهم برای تحلیل روند بازار و طراحی استراتژی های معاملاتی است، استفاده کورکورانه از این ابزار، نمی‌تواند به موفقیت شما بیانجامد. برای استفاده از این اندیکاتور، قوانین و نکات زیر را مدنظر داشته باشید:

• انتخاب نقاط مناسب برای رسم چنگال: برای رسم Andrews’ Pitchfork، باید سه نقطه بحرانی در نمودار قیمت انتخاب شوند: یک قله یا دره اولیه، یک قله یا دره بعدی و یک قله یا دره دیگر که ترتیب آن‌ها باید به گونه‌ای باشد که جهت روند بازار را نمایان کند. این نقاط باید دقیقاً از روی نمودار انتخاب شوند تا دقت تحلیل افزایش یابد.
• قرار دادن خط میانه (Median Line): خط میانه چنگال باید از اولین نقطه بحرانی (پایه) رسم شود و از طریق نقاط میانه بین قله‌ها و دره‌ها عبور کند. این خط نقش مهمی در تعیین جهت روند دارد زیرا معمولاً قیمت‌ها تمایل دارند به آن بازگردند. عدم دقت در رسم این خطر می تواند به پیش بینی‌های غلط منجر شود.
• رعایت بازه زمانی و گسترش خطوط: پس از رسم چنگال، باید خطوط به سمت آینده گسترش یابند تا مناطق بالقوه تغییرات قیمت در آینده پیش‌بینی شوند. خطوط باید به اندازه کافی بلند باشند تا تغییرات آینده را در بر گیرند و تحلیل دقیقی از حرکت قیمت به دست دهند.
• تأکید بر واکنش قیمت در نزدیکی خطوط چنگال: بر اساس قوانین چنگال اندروز، قیمت‌ها معمولاً در نزدیکی خطوط میانه و بیرونی واکنش نشان می‌دهند. اگر قیمت به این خطوط نزدیک شود و از آن‌ها بازگردد یا از آن‌ها عبور کند، می‌توان این حرکات را به‌عنوان سیگنالی برای ادامه روند یا تغییر جهت بازار در نظر گرفت.

نحوه استفاده از چنگال اندروز

برای استفاده از چنگال اندروز، ابتدا باید یک اوج یا کف قیمتی که پیش‌تر در نمودار شکل گرفته است، را شناسایی کنید. اولین نقطه، که به‌عنوان محور یا نقاط پیوت (pivot) در نظر گرفته می‌شود، در این اوج یا کف رسم شده و همان‌طور که در شکل 1 مشاهده می‌کنید، به‌عنوان نقطه A نام‌گذاری می‌شود. پس از انتخاب محور اولیه، معامله‌گر باید یک اوج و یک کف دیگر را در سمت راست محور اول شناسایی کند. این نقاط معمولاً نشان دهنده یک اصلاح جزئی در خلاف جهت حرکت قبلی (صعودی یا نزولی) هستند. در شکل 1، اصلاح کوچکی که پس از کف (A) رخ داده، به شناسایی نقاط B وC  کمک می‌کند. با مشخص شدن این نقاط، چنگال ترسیم می‌شود.

شکل 1: نموداری از جفت ارز EUR/USD که در آن نقطه A روی یک کف قیمتی قبلی قرار گرفته و نقاط B و C در سمت راست محور تعیین شده‌اند. خطی که از نقطه A ترسیم شده، خط میانی است و دو شاخه چنگال به‌عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کنند.

وقتی چنگال روی نمودار اعمال می‌شود، معامله‌گر می‌تواند:

1. معاملات درون کانال انجام دهد.
2. شکست‌های بالا یا پایین کانال را شناسایی و معامله کند.

در شکل 2، حرکت قیمت به‌وضوح به‌عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کند. معامله‌گران می‌توانند از کف‌ها (E) وارد معامله خرید شوند و از سقف‌ها (D) فروش انجام دهند؛ زیرا قیمت معمولاً به سمت خط میانی تمایل پیدا می‌کند. برای افزایش دقت معاملات، بهتر است از سایر تأییدیه‌ها، مانند نوسانگرهای قیمتی ساده نیز استفاده کنید.

شکل 2: نموداری از جفت ارز GBP/USD در روند صعودی که فرصت‌های متعدد معاملاتی را هم در داخل و هم خارج از محدوده کانال نشان می‌دهد.

معامله‌گران می‌توانند در هنگام شکست حمایت یا مقاومت نیز وارد موقعیت شوند. به‌عنوان نمونه، نقاط F و G نشان دهنده شرایطی هستند که احساسات بازار تغییر و قیمت از خطوط کانال عبور کرده است. پس از این شکست‌ها، قیمت تمایل دارد مجدداً به سمت خط میانی بازگردد، که فرصتی برای کسب سود ایجاد می‌کند. با این حال، مانند هر استراتژی دیگر، مدیریت صحیح سرمایه و استفاده از سایر تأییدیه‌ها برای موفقیت در معاملات ضروری است.

نحوه معامله با چنگال اندروز

رسم این اندیکاتور به شما کمک می‌کند دید واقع بینانه‌تری از روندهای بازار و تغییرات احتمالی آن در آینده داشته باشید. با این حال، بسیاری از معامله گران، به ویژه تازه کاران، نمی‌دانند پس از رسم این نمودار، باید به چه پارامترهایی توجه کنند یا نمودار را چگونه رسم کنند. نحوه تشخیص چنگال اندروز و مواجهه با پیچیدگی‌های آن نیازمند دانش فنی و استفاده دقیق از این ابزار است. برای بهره‌برداری کامل از پتانسیل این ابزار، به نکات زیر توجه کنید:

1. هماهنگی روند: خط میانه چنگال به‌عنوان معیار جهت گیری بازار عمل می‌کند. قیمت‌ها معمولاً به سمت این خط جذب می‌شوند و هم‌راستایی مداوم با آن می‌تواند نشان دهنده روند قوی باشد. در صورتی که قیمت از خط میانه دور شود، احتمال وقوع بازگشت‌ها یا اصلاحات وجود دارد.
2. تعامل با مرزها: پره‌های خارجی چنگال به‌عنوان نواحی دینامیک حمایت و مقاومت عمل می‌کنند. برخورد یا برگشت از این خطوط می‌تواند سیگنال‌های ورود یا خروج را ایجاد کند. برای مثال، در یک روند صعودی، برگشت قیمت از پره‌ی پایین ممکن است به‌عنوان یک فرصت خرید در نظر گرفته شود.
3. شکست‌ها و نقض‌ها: حرکت قیمتی که از مرزهای چنگال عبور می‌کند، می‌تواند نشان دهنده ادامه روند یا بازگشت احتمالی باشد. چنین انحرافاتی، به‌ویژه زمانی که با حجم معاملات بالا همراه است، می‌تواند سیگنال‌های معاملاتی مهمی را ارائه دهد.
4. تشخیص واگرایی: تفاوت‌های میان حرکت قیمت و مسیر چنگال را شناسایی کنید. به‌عنوان مثال، اگر قیمت‌ها به قله‌های جدید خارج از مرزهای چنگال برسند بدون اینکه چنگال تغییر مسیر دهد، این می‌تواند نشانه‌ای از تضعیف شتاب بازار باشد.
5. ابزارهای مکمل: استراتژی معاملاتی خود را با ترکیب چنگال اندروز با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال مانند اسیلاتورها یا انواع میانگین متحرک، تقویت کرده و سیگنال‌های معاملاتی را تأیید و تصحیح کنید.

نحوه تشخیص چنگال اندروز

رسم چنگال اندروز یک فرآیند سیستماتیک است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا کانال‌های قیمتی احتمالی را به‌طور واضح مشاهده کنند. در اینجا یک راهنمای گام به گام برای آشنایی با بخش‌های مختلف Andrews’ Pitchfork و رسم آن را مرور خواهیم کرد:

1. شناسایی نقاط پیوت: ابتدا سه نقطه محوری را که برای رسم نمودار لازم هستند، پیدا کنید. این نقاط معمولاً شامل یک کف عمده، سپس یک قله و در نهایت یک کف دیگر (یا برعکس) هستند.
2. ترسیم خط میانه: یک خط از اولین نقطه محوری رسم کنید که از میانگین قله و کف بعدی عبور کند. این خط همان خط میانه خواهد بود. عدم رسم دقیق این خط، می‌تواند تحلیل شما را با خطا مواجه سازد.
3. ساخت شاخه‌ها: از دومین و سومین نقطه محوری (قله و کف)، دو خط موازی رسم کنید که فاصله برابری از خط میانه داشته باشند. این دو خط، مرزهای خارجی یا شاخه‌های چنگال را تشکیل می‌دهند.
4. تنظیم خطوط: اطمینان حاصل کنید که خطوط به سمت آینده گسترش یابند و چارچوبی برای حرکت‌های قیمتی آینده ایجاد کنند.
5. تفسیر چنگال: از خط میانه به‌عنوان یک جاذب بالقوه برای قیمت‌ها استفاده کنید. معمولا خطوط خارجی به‌عنوان مناطق پویا برای حمایت و مقاومت عمل می‌کنند.

چنگال اندروز از خطوطی به نام “خطوط ماشه‌ای” (trigger lines) نیز استفاده می‌کند که برای تحلیل روند و تعیین نقاط ورود یا خروج به کار می‌روند. این خطوط از نقطه اول (جایی که خط میانی آغاز می‌شود) شروع شده و به سایر نقاط کلیدی چنگال متصل می‌شوند:

• خط ماشه پایینی: این خط، نقطه اول و نقطه سوم را به هم متصل می‌کند. در چنگال‌های صعودی، این خط معمولاً شیب رو به بالا دارد.
• خط ماشه بالایی: این خط، نقطه اول و نقطه دوم را به هم متصل می‌کند. در چنگال‌های نزولی، این خط معمولاً شیب رو به پایین دارد.

سیگنال‌های معاملاتی مربوط به خطوط ماشه زمانی ایجاد می‌شوند که قیمت از خطوط روند بالایی یا پایینی چنگال عبور کند. شکست به بالای خط ماشه بالایی نشان دهنده احتمال ادامه روند صعودی است و شکست به زیر خط ماشه پایینی نشان دهنده احتمال ادامه روند نزولی می‌باشد. این خطوط به معامله‌گران کمک می‌کنند تا حرکات بالقوه قیمت را بهتر پیش بینی کرده و نقاط ورود و خروج خود را با دقت بیشتری تعیین کنند.