هر روز، معاملهگران زیادی به دنبال بررسی دادهها و جمعآوری اطلاعات در مورد خرید یا فروش سهام هستند. برای بررسی قیمت و تصمیم گیری برای انجام معامله موفق و منطقی، آنها از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند تا با استفاده از ابزارهای آن و امکاناتی که فراهم میآورد، بتوانند درک بهتری از روند قیمتی مورد نظر خود داشته باشند. الگوهای بازگشتی یکی از موثرترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال برای تشخیص روند محسوب میشوند که همیشه مورد توجه تحلیلگران بازار بوده است.
این الگوها اصول و ساختاری دارند که کسب آگاهی در مورد آنها برای هر معاملهگری که میخواهد در بازار بورس فعالیت کند، لازم و ضروری است. در این مقاله، تعدادی از الگوهای بازگشتی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار میدهیم.
الگوی بازگشتی (Reversal patterns)
تحلیل الگوهای بازگشتی میتواند برای پیشبینیهای کوتاهمدت و یا بلندمدت مفید باشد. با ظهور این الگوها، حرکت نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، متوقف و یا خنثی میشود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت. تشکیل الگوهای بازگشتی نشاندهنده این است که امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی بازگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود. در واقع، در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار ایجاد میشود که روند بعدی را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
بازگشتهایی که در قلههای بازار روی میدهند، الگوهای توزیع نامیده میشوند که در آن، معاملهگران بیشتر از خرید، به فروش تمایل دارند. در مقابل، بازگشتهایی که در درههای انتهایی بازار روی میدهند، به عنوان الگوهای انباشت شناخته میشوند که در آن، تمایل معاملهگران بیشتر به خرید است.

گاهی اوقات، این بازگشت روند پس از یک رشد یا سقوط بسیار چشمگیر در مقایسه با روند کلی نوسانات قیمت، در یک بازه زمانی ایجاد میشود که به آن اسپایک (Spike) میگویند. الگوی اسپایک به صورت ناگهانی، پس از یک روند خطی با شیب بسیار زیاد در نمودار قیمت ایجاد شده و باعث تغییر جهت نمودار میشود.
الگوهای برگشتی دارای انواع گوناگون و مجزایی هستند که در تحلیل تکنیکال به کار رفته و هر کدام جزء الگوهای قدرتمندی محسوب میشوند که با استفاده از آنها، به درک بهتری از نمودار قیمتی دست مییابیم. الگوهای بازگشتی دادهها و اطلاعات دقیق و مفیدی به در اختیار معاملهگران قرار میدهند تا پیش از معامله خود، تمام جوانب نمودار قیمت را سنجیده و نسبت به آن تصمیمگیری کنند.
در مقابل الگوهای بازگشتی، الگوهای ادامهدار یا ادامهدهنده وجود دارند که که نشاندهنده ادامه حرکت قیمت در جهت روند غالب میباشد و در مقاله دیگری به آنها خواهیم پرداخت.
انواع الگوهای بازگشتی
در حالیکه تصور میشود همه الگوهای بازگشتی شبیه به هم هستند اما باید گفت اینگونه نیست. در این بخش، تعدادی از مهمترین الگوهای بازگشتی را مورد بررسی قرار میدهیم.
الگوی کلاسیک بازگشتی سر و شانه (Head And Shoulders)
الگوی سر و شانه به عنوان یکی از معروفترین الگوهای کلاسیک بازگشتی شناخته میشود. این الگو در انتهای روند ظاهر میشود و روند صعودی را به نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکند. الگوی سر و شانه زمانی ایجاد میشود که پس از روند، الگویی بر مبنای چند سقف قیمتی و یا چند کف قیمتی شکل بگیرد.
این الگو از سه سقف تشکیل شده است. همانطور که از نام این الگو مشخص است، الگوی سر و شانه دارای دو شانه چپ و راست و یک سر است. زمانی که قیمت نتواند در یک روند صعودی، سقف بالاتری از سقف قبلی بسازد، این الگو تشکیل میشود. خطی که دو دره پایینی این الگو را به هم وصل میکند، خط گردن نام دارد.
در الگوی سر و شانه، بعد از این که قیمت خط گردن را شکست، با پولبک به آن، ریزش قیمت شروع میشود. الگوی سر و شانه دو نوع است:
- الگوی سر و شانه سقف
- الگوی سر و شانه کف
الگوی سر و شانه سقف (Bearish Head and Shoulders)
همان طور که در شکل زیر ملاحظه میشود، الگوی سر و شانه سقف پس از یک روند صعودی تشکیل میشود و با پایان الگو، روند صعودی به پایان میرسد. در این الگو، سه سقف یا قله ایجاد میشود که سقف میانی از دو سقف دیگر بلندتر است. به خاطر شکل ظاهری آن، قله میانی را سر و دو قله کناری را شانه مینامند.
پس از تکمیل الگو، روند صعودی پایان مییابد و به روند نزولی تبدیل میشود. این حالت در زمانی روی میدهد که خط گردن با حجم بالا و پرقدرت شکسته شود تا پس از آن، روند نزولی ایجاد شود. در این هنگام، خط حمایتی قبلی، تبدیل به خط مقاومتی برای روند بعدی میشود.

الگوی سر و شانه کف (Bullish Head and Shoulders)
در الگوی سر و شانه کف که با عنوان الگوی سر و شانه معکوس نیز شناخته میشود، اتفاقی درست بر خلاف آن چه در بالا گفته شد، اتفاق میافتد. در این الگو، پس از یک روند نزولی، چند کف قیمتی ایجاد میشود که کف وسط، نقش سر و دو کف کناری، نقش شانه را ایفا میکنند. بعد از شکلگیری این الگو و تمام شدن آن، روند نزولی به روند صعودی تبدیل میشود. اگر این الگو مورد تایید قرار گیرد، معمولاً روندی صعودی برای سهام در نظر میگیریم که میتواند فرصت مناسبی برای خرید در این نقاط باشد.

الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی سقف و کف دوقلو یکی از رایجترین الگوهای بازگشتی محسوب میشود که در استفاده از آن باید دقت زیادی داشته باشیم. کندلهای بازگشتی در این الگو از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
در الگوی سقف دوقلو (Bearish Double Top)، معمولا یک الگوی نزولی بازگشتی ایجاد میشود. کندلهای قیمتی در این الگو دو قله و یک دره را پدید میآورند که در شکل بالا به وضوح دیده میشوند. اولین سقف بالاترین میزان قیمت را نشان میدهد و به عنوان یک ناحیه مقاومتی عمل میکند. پس از آن، قیمت کاهش مییابد تا یک کف جدید ایجاد شود و سپس، نمودار قیمتی تا سقف قبلی حرکت میکند. هنگامی که الگوی دوقلو تشکیل شد، میتوانیم منتظر ایجاد روندی نزولی در این الگوی بازگشتی باشیم.

همان طور که مشخص است، در طی این روند، سطح حمایت به سطح مقاومت تبدیل میشود. بهترین استراتژی معامله در این شرایط این است که در زمان کاهش قیمت، خریدار باشیم و در سقف دوم، فروشنده باشیم تا در ادامه روند به سمت روند نزولی، دچار زیان نشویم.

الگوی کف دوقلو (Bullish Double Bottom)، بر خلاف الگوی سقف عمل میکند. بر اساس این الگو، پس از یک روند نزولی، دو کف و یک قله در نمودار قیمتی ایجاد میشود. برای ایجاد این الگو، حتماً باید از قبل، یک روند نزولی وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت، تشخیص آن چندان اعتباری نخواهد داشت.
در هر صورت، اولین کف در نمودار ممکن است نشاندهنده این مسئله باشد که احتمالاً کف دوم نیز در همین حوالی ایجاد خواهد شد. بین کف اول و کف دوم، یک افزایش قیمت وجود خواهد داشت که آن را قله مینامیم. بعد از کامل شدن الگوی کف دوقلو، شاهد آغاز روندی صعودی در روند سهام خواهیم بود.
بهترین استراتژی معاملاتی در این الگو این است که زمانی که کندل بازگشتی از کف دوم به سمت بالا در حال حرکت است، بهترین زمان برای خرید خواهد بود چون روند صعودی قدرتمندی در آن نقطه به وجود میآید.
الگوی سقف و کف سهقلو
الگوی سقف و کف سه قلو شباهت بسیار زیادی به الگوی سقف و کف دوقلو دارد و تنها تفاوت آن در تعیین سقف و کف جدید است. در صورتی که الگوی سقف و کف دوقلو در شکستن سطوح حمایتی و مقاومتی خود ناکام باشد، تحرکات بازار و کشمکش میان خریداران و فروشندگان سهم موجب میشود تا یک کف و یک سقف دیگر به این الگو افزوده شود. به عبارت دیگر، یک نوسان دیگر در نقطه حمایت و نقطه مقاومت، اتفاق میافتد. در این حالت، ما با یک الگوی سقف و کف سهقلو و در واقع، با سه سقف قیمتی روبرو خواهیم بود که در شکل زیر، به روشنی دیده میشود.

در الگوی سقف سهقلو (Bearish Triple Top)، هر زمان که نمودار سهام به سقف جدید سوم رسید، به احتمال بسیار زیاد، در یک الگوی برگشتی، وارد روند نزولی میشود.
به همین صورت، در الگوی کف سه قلو (Bullish Triple Bottom) نیز، هنگامی که نمودار قیمتی به کف جدید سوم رسید، بهاحتمال بسیار زیاد، در یک الگوی برگشتی، وارد روند صعودی میشود.

الگوی کُنج (Wedge)
الگوی دره یا کُنج به عنوان یکی از الگوهای کلاسیک بازگشتی از نوع الگوهای مثلثی شناخته میشود. تنها تفاوت این الگو با الگوی مثلث این است که با وجودی که در الگوی مثلث، دو خط حمایت و مقاومت بر خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند، اما در الگوی کنج، دو خط بالا و پایین الگو هم جهت با یکدیگر حرکت میکنند. الگوی کنج از نوع بازگشتی است و در انتهای روند ظاهر میشود.
در صورتی که الگوی کُنج در روند صعودی شکل گیرد، الگو نیز به صورت صعودی است و مانند روند صعودی، دره و قلههای بالا را شکل میدهد.
برای معامله در زمان تشکیل این الگو، از زمانی که الگو شکسته میشود و سهم شروع به ریزش میکند، حد سود به اندازه قاعده الگوی کنج است. علاوه بر این، حد ضرر بالاتر از آخرین قله قرار میگیرد.

در صورتی که الگوی کُنج در روند نزولی ایجاد شود، خود الگو به صورت نزولی خواهد بود و مانند روند نزولی، کف و سقفهای بالاتری شکل میدهد اما شیب نزولی درهها کمتر از شیب نزولی قلهها است. از زمانی که الگو شکسته شود، حد سود به اندازه قاعده الگو است. علاوه بر این، حد ضرر زیر آخرین دره قرار میگیرد.

نوع دیگری از الگوی کنج وجود دارد که برای استراحت قیمت و ادامه روند مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع از الگوی کنج در روند صعودی، به شکل نزولی و در روند نزولی، به شکل صعودی تشکیل میشود.
الگوی کف گرد (Rounding Bottom)
الگوی کف گرد که به عنوان الگوی گرد یا الگوی نعلبکی نیز شناخته میشود، یک الگوی بازگشتی است که بیشتر برای نمودارهای هفتگی استفاده میشوند. به طور کلی، این الگو نشاندهنده دوره طولانی تثبیت قیمت است. الگوی کف گرد در روند نزولی شکل میگیرد و پس از تشکیل، روند را به حالت صعودی تغییر میدهد. تشخیص محل کامل شدن الگوی نعلبکی بسیار دشوار است و نمیتوان به راحتی پیشبینی کرد که قیمتها تا کجا خلاف جهت حرکت میکنند.

سخن آخر
الگوهای بازگشتی از مهمترین الگوهای کلاسیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که در کنار سایر ابزارهای تحلیلی، از قدرت بالایی برخوردار میباشند. این الگوها برای تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار هستند به گونهای که بسیاری از معاملهگران بازار برای تعیین نقاط خرید و فروش خود از الگوهای بازگشتی استفاده میکنند تا درک بهتری از روند آتی سهام خود داشته باشند. تشخیص الگوهای بازگشتی به کسب مهارت و تجربههای بالایی نیاز دارد تا به راحتی بتوانیم با آنها کار کنیم.
سوالات متداول
الگوهای کلاسیک شکل پیشرفته خطوط روند هستند و با کمک پیوتها شکل میگیرند.
این الگو زمانی شکل میگیرد که روند صعودی دیگر قادر به ساخت سقف بالاتر از سقف قبلی خود نیست.
الگوی سر و شانه یک الگوهای کلاسیک بازگشتی است که در انتهای روند تشکیل میشود و باعث برگشت روند میشود. این الگو دارای سه سقف یا قله است. همان طور که از نام این الگو مشخص است، الگوی سر و شانه دارای یک سر و دو شانه چپ و راست است.
در الگوی مثلث، دو خط حمایت و مقاومت بر خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند، اما در الگوی کنج، دو خط بالا و پایین الگو هم جهت با یکدیگر هستند.
عالی بود. سایت خوبی دارین تشکر
سپاس از همراهی شما