ورود به بازارهای مالی همواره با خطر و ریسک همراه بوده است. حتی باتجربهترین معاملهگران هم نمیتوانند ادعا کنند که تاکنون ضرر نکردهاند. استفاده از هیچ یک از روشهای تحلیل تکنیکال، فاندامنتال، آنچین (On-Chain)، استفاده از روانشناسی و احساسات بازار به تنهایی نمیتوانند سبب موفقیت قطعی و صد در صد یک معاملهگر شود. در بازاری که این چنین با عدم قطعیت مواجه است، استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک کمک قابلتوجهی به کنترل شرایط معامله خواهد کرد. مفاهیم حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop Loss) دو ابزار ساده و کاربردی برای کنترل سود و زیان معاملهگران در بازارهای مختلف مالی محسوب میشوند.
در ادامه این مقاله، با مفهوم Take Profit (حد سود)، عملکرد، و مزایا و معایب آن آشنا خواهیم شد.
حد سود چیست؟
سفارش حد سود (Take Profit Order) در حقیقت سفارشی برای خروج از یک معامله باز است. در این نوع سفارش، معاملهگر با تعیین قیمتی مشخص، محل خروج خود از معاملهای خاص را تعیین میکند. در صورتی که قیمت بازار به قیمت مشخص شده در سفارش برسد، پوزیشن معاملهگر با سود بسته میشود. به عبارت دیگر، این سفارش محدودی (Limit Order) است که در صورت رسیدن قیمت بازار به آن قیمت، بخش یا تمام آن اجرا میشود.
به عنوان مثال، فرض کنید که معاملهگری هر اونس طلا را با قیمت 1700 دلار خریداری کرده است و امیدوار است که در کوتاهمدت، قیمت آن به 1750 دلار برسد. این رقم سودی مطلوب و قابلپیشبینی برای این معامله در نظر گرفته میشود. با مشخص کردن حد سود در آن قیمت، در صورت رسیدن قیمت طلا به رقم مشخص شده، سفارش او پُر میشود.

در صورت فروش استقراضی، رقم تعیین شده برای حد سود کمتر از ارزش فعلی دارایی است. به عنوان مثال، در صورتی که معاملهگری انتظار داشته باشد که قیمت هر انس نقره از سطح فعلی 22 دلار پایینتر بیاید، با باز کردن پوزیشن شورت یا فروش بر روی این فلز گرانبها، میتوانیم از این حرکت قیمتی سود ببریم. حال برای به دست آوردن سود، او سفارش حد سودی برای قیمت 21.50 دلار باز میکند تا با رسیدن قیمت نقره به این رقم، دارایی نقره او به فروش رود و سود مورد انتظار او محقق شود.
از حد سود معمولا به صورت ترکیبی همراه با حد ضرر استفاده میشود. در صورت محقق نشدن شرایط مورد انتظار در معامله، حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) نقطه خروج سرمایهگذار از معامله را نشان میدهد. با مشخص بودن حد سود و زیان یک معامله، میتوانیم نسبت سود به زیان (نسبت ریسک به ریوارد Risk/Reward) را محاسبه نماییم. از این نسبت میتوانیم برای تعیین حجم معامله با روشهای مختلف مدیریت سرمایه استفاده کنیم.
در زمان انجام یک معامله، سه استراتژی کلی در مورد ذخیره سود و خروج را میتوانیم در نظر بگیریم:
- تعیین نکردن حد سود و باز گذاشتن آن
- تعیین حد سود و بستن کامل معامله و ذخیره سود در صورت رشد بازار
- تعیین حد سود و بستن بخشی از معامله (بدون ریسک کردن معامله/ذخیره سود پلهای و…)
مزایای استفاده از تیک پروفیت
در این قسمت از مقاله، به برخی از مزایای Take Profit اشاره میکنیم:
اطمینان از کسب سود
با استفاده از این دستور، میتوانیم در شرایط مساعد بازار، از به دست آوردن حداقل سود مطمئن شویم. ذخیره سود هر چقدر هم که اندک باشد، در مقایسه با از دست دادن فرصت خروج از پوزیشن سودده، بهتر است.
کاهش ریسک
در بسیاری از اوقات، قیمت دارایی مورد نظر ممکن است پس از حرکت در جهت دلخواه، به صورت ناگهانی بازگردد و به ضرر منتهی شود. استفاده از ابزارهایی مثل این سفارش، میتواند سبب کاهش ریسک در صورت تغییر جهت بازار شود.
علاوه بر این، در صورت استفاده از حد سود در کنار حد ضرر شناور (دنبالکننده یا Trailing) یا تغییر حد ضرر به نقطه سر به سر، ما میتوانیم برخی معاملات را به معاملههای بدون ریسک تبدیل کنیم. با خارج کردن بخشی از سرمایه، میتوانیم ریسک باز گذاشتن کل معامله را نیز کاهش دهیم.

کاهش تاثیر احساسات
یکی از مهمترین عواملی که ممکن است باعث زمین خوردن یک معاملهگر شود، احساسات او است. هر یک از احساسات ترس، عدم اطمینان و شک میتواند سرنوشت معاملهای که ممکن بود موفق باشد را تغییر دهند. با کمک این دستور، ما میتوانیم آرامش روانی لازم برای حضور در بازارهای مالی را بهدست آوریم. با توجه به عدم نیاز به حضور معاملهگر برای اجرای این سفارش، او میتواند با دور شدن از پای نمودار قیمت، از استراتژی «بگذار و فراموش کن» استفاده نماید.
معایب استفاده از تیک پروفیت
با وجود مزایای بسیاری که استفاده از حد سود یا take profit میتواند به همراه داشته باشد، دارای معایبی نیز است که در ادامه، به آنها اشاره میکنیم:
از دست دادن روند
گاهی اوقات، معامله سودآور و موفق ما بخشی از روند طولانی مدتی است که شرایط بازار را متحول خواهد کرد. با ذخیره سود در ابتدای این حرکت قیمتی، احتمال دارد که نتوانیم از سودی که انتظار ما را میکشید، بهره بریم.
احتمال اجرا نشدن
دستورات حد سود یا take profit معمولا از نوع سفارشهای لیمیت (Limit Orders) هستند. سفارشات لیمیت، به خصوص در صورت نوسان شدید قیمت، ممکن است موفق به فروش/خرید دارایی مورد نظر ما نشوند یا تمام سفارش ما پر (Fill) نشود.
نامناسب برای سرمایهگذاران بلند مدت
معاملهگرانی که با چشماندازی بلندمدت به بازار وارد شدهاند، معمولا توانایی تحمل ریسک بالاتری دارند و با در نظر گرفتن دادههای اقتصادی، تصمیم میگیرند در حالی که اهداف حد سود و ضرر معمولا با استفاده از تحلیل تکنیکال یا روانشناسی بازار تعیین میشوند.
زمان مناسب استفاده از Take Profit
از نظر بسیاری از معاملهگران بازار، انتخاب زمان مناسب برای استفاده از استراتژی تیک پرافیت و به دست آوردن سود بالا دشوار است. تعیین زمان دقیق ورود و خروج از یک معامله تا حد بسیار زیادی به درک نمودارهای قیمت و استفاده از ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال وابسته است. افزون بر این، باید مراقب چند سیگنال کلی هم باشیم.

نکاتی برای تعیین حد سود
برای معامله در بازارهای مالی، فرمول ثابتی وجود ندارد. هر کسی با توجه به میزان تحمل ریسک، دانش، مدیریت سرمایه، نوع بازار و بسیاری از عوامل دیگر، سیستم معاملاتی شخصی خود را طراحی میکند. در ادامه، به چند سطح پرطرفدار برای تعیین نقطه خروج از بازار اشاره میکنیم:
نقاط مقاومت و حمایت معتبر و طولانیمدت
بسیاری از سرمایهگذاران برای تعیین نقاط سود و زیان، از نقاط حمایت و مقاومت معتبر و بلندمدت استفاده میکنند. لازم است توجه داشته باشیم که معمولا در حوالی این نقاط (کمی بالاتر یا پایینتر) سفارش ثبت میشود چون که احتمال تشکیل کندل سایهای یا شکست نامعتبر این نقاط وجود دارد.
سطوح فیبوناچی و نقاط پیوت
به خاطر سهم بالای معاملات الگوریتمی و تبعیت معاملهگران از الگوهای رایج تکنیکال نظیر سطوح فیبوناچی، واکنش قیمتها به این سطوح به پیشگویی خودشکوفا (Self-fulfilling Prophecy) تبدیل میشود. بنابراین، استفاده از این الگوها در تعیین حد سود و زیان میتواند مفید و کارآمد باشد.

سطوح قیمت روانی
تجربه نشان داده است که بازار بیشتر به قیمتهای رُند واکنش نشان میدهد. بسیاری از بازگشتهای قیمتی، در قیمتهای رُند روی میدهد که نشاندهنده این است که حجم سفارشات خرید/ فروش در این قیمتها بالا است.
توجه به واگرایی و الگوهای رفتاری قیمت
زمانی که پوزیشن باز داریم، بهتر است که بخشی از توجه خود را به رفتار قیمت، به خصوص به هنگام وجود واگرایی بین قیمت و اندیکاتورها، معطوف کنیم. این واگرایی میتواند اطلاعات ارزشمندی برای تغییر حد سود و زیان فعلی به ما ارائه دهد.
سخن آخر
تعیین حد سود یکی از روشهای ابتدایی اما به شدت موثر برای کنترل ریسک برای سرمایهگذاران و معاملهگران است. اهمیت این نکته در بازار پرنوسانی مانند بازار جفت ارز ها که تغییر دهها درصدی قیمت یک دارایی در روز در آن طبیعی در نظر گرفته میشود، بسیار بیشتر است. با استفاده ترکیبی از این سفارش در کنار حد زیان و اصول مدیریت سرمایه، میتوانیم جلوی از دست رفتن سرمایه در شرایط ناگوار بازار را بگیریم. اما لازم است تا از محدودیتهای این سفارش اطلاع داشته باشیم و نباید در بازارهای کم عمق (با نقدینگی کم)، تنها به وجود Take Profit اتکا کنیم.
سوالات متداول
Take profit سفارشی از نوع سفارش لیمیت است که معاملهگر در قیمتی بهتر از قیمت آغازین معامله قرار میدهد تا در صورت رسیدن قیمت بازار به آن، به شکل خودکار بسته شده و سود خود را ذخیره نماید.
تعیین حد سود به استراتژی فردی هر معاملهگر بستگی دارد. میزان تحمل ریسک، پیشبینی آینده بازار و یافتههای تکنیکال، یکی از مهمترین موارد مورد توجه است.
برخی از مهمترین مزایای این استراتژی عبارت هستند از چند برابر کردن درآمد، کسب سود همزمان با رشد ارزش دارایی، کسب سود از تمام شرایط بازار و به حداقل رساندن ریسک بلندمدت.
تنها استفاده از این استراتژی کافی نیست و لازم است معاملهگر با سایر استراتژیها و ابزارهای مالی مانند تحلیل تکنیکال و نسبت ریسک به ریوارد نیز آشنایی داشته باشد.
معاملهگران اغلب با هدف حفظ ارزش دارایی و کسب سود بیشتر از استراتژی تیک پرافیت استفاده میکند.
?behtarin rah baraye taiin noghte khorog az bazar chie
سلام سپاس از همراهی شما
استفاده از تحلیل تکنیکال
?mamnonam behtarin zaman baraye estefadeaz take profit che moghast
تعیین زمان دقیق ورود و خروج از یک معامله تاحدودی به درک نمودارهای قیمت و استفاده از ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال وابسته هست و باید مراقب چند سیگنال کلی هم باشیم.