معاملات اسکالپ (Scalp Trading) چیست؟ و آشنایی با 3 استراتژی برتر اسکالپ تریدینگ

معاملات اسکالپ چیست؟ بهترین استراتژی‌های اسکالپ تریدینگ کدامند؟ معامله Scalp چه مزایا و معایبی دارد؟ نحوه مدیریت ریسک و سرمایه در اسکالپینگ چگونه است؟

زمانی که هر ثانیه می‌تواند به معنای سود یا زیان باشد، معامله‌گران به دنبال استراتژی‌هایی هستند که این لحظات کوتاه را به فرصت‌های طلایی تبدیل کند. در این میان، معاملات اسکالپ (Scalp Trading) به عنوان یکی از پرتحرک‌ترین و جذاب‌ترین رویکردهای معاملاتی، جای خود را میان استراتژی‌های برتر باز کرده است.

با اتکا به سرعت و دقت، اسکالپرها در جستجوی کسب سود از نوسانات کوچک قیمت هستند، بدون آنکه نیازمند پیش بینی‌های بلندمدت بازار باشند. به دست آوردن سودهای اندک اما متعدد راحت‌تر از کسب سودهای بزرگ محقق خواهد شد. اگر شما نیز علاقمند هستید تا با استراتژی های معاملات اسکالپ آشنا شوید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

معاملات اسکالپ (Scalp Trading) چیست؟

اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ به عنوان سریع‌ترین سبک معاملات دستی در نظر گرفته می‌شود که هدف آن به دست آوردن سود در بازه زمانی چند دقیقه‌ای است. در حقیقت، در معاملات اسکالپ در بازار فارکس، معامله‌گران با خرید و فروش متعدد سهام در مدت زمان کوتاه، از نوسانات جزئی بازار نیز بهره می‌برند. تحلیلگرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، در هر روز، حدود 10 تا 100 معامله انجام می‌دهند.

این سبک معاملاتی با عنوان نوسان گیری یا ریزه خواری نیز شناخته می‌شود و معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، “اسکالپر” نامیده می‌شوند. در این شکل از معاملات، معامله‌گران دوره‌های زمانی بسیار کوتاه را انتخاب کرده و معاملات آن‌ها، تنها بین چند ثانیه تا چند دقیقه طول می‌کشند. در واقع، اسکالپرها قبل از شروع معاملات خود، بهترین دوره زمانی معاملاتی را مشخص کرده و تنها در آن بازه، معامله خواهند کرد.

بر اساس این استراتژی، با پیشگیری از بروز ضررهای بزرگ، سودهای کوچک و متعدد به دست آمده در نهایت به سودی قابل توجه تبدیل خواهند شد. لازم است توجه داشته باشیم که سریع‌ترین روش معاملاتی از نظر زمان باز و بسته کردن معاملات، معاملات فرکانس بالا یا HTF (High-Frequency Trading) است و اسکالپ تریدینگ در جایگاه پس از آن قرار می‌گیرد. HTF روشیست که بر اساس آن، تنها در یک دقیقه، صدها و حتی هزاران معامله قابل انجام است. البته این کار تنها توسط رایانه‌ها امکان‌پذیر است. اما در روش اسکالپینگ، معاملات توسط انسان و به صورت دستی نیز قابل اجرا هستند.

بیشتر بخوانید: اسکالپر (Scalper) کیست و چگونه یک اسکالپر موفق در فارکس شویم؟

تاریخچه معاملات اسکالپ و تکامل آن در بازارهای مالی

تاریخچه اسکالپینگ به دوران قبل از دیجیتالی شدن بازارها بازمی‌گردد، جایی که معامله‌گران در کف بازارهای بورس فعالیت داشتند و سعی می‌کردند از نوسانات لحظه‌ای قیمت‌ها سود کسب کنند.

با پیشرفت تکنولوژی و ظهور پلتفرم‌های معاملاتی آنلاین، اسکالپینگ تحول یافت و دسترسی به این استراتژی برای تعداد بیشتری از معامله‌گران فراهم شد. ابزارهای نرم افزاری پیشرفته و الگوریتم‌های خودکار امکان پیگیری و اجرای سریع‌تر معاملات را ممکن ساختند، که این امر به افزایش محبوبیت اسکالپینگ در بین معامله‌گران خرد و حرفه‌ای منجر شد.

علاوه بر پیشرفت‌های تکنولوژیک، تغییرات در مقررات بازارهای مالی نیز بر تکامل اسکالپینگ تاثیر گذاشته است. به عنوان مثال، کاهش هزینه‌های معاملاتی و بهبود شفافیت قیمت‌ها از طریق سیستم‌های معاملاتی الکترونیکی، فرصت‌های بیشتری را برای معامله‌گران اسکالپ فراهم کرده است.

در سال‌های اخیر، بازارهای مالی شاهد افزایش استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی AI و یادگیری ماشین در استراتژی‌های معاملاتی، از جمله اسکالپینگ بوده‌اند. این تکنولوژی‌ها امکان تجزیه و تحلیل داده‌های بازار را در سرعت‌های بالا و با دقتی بی‌سابقه فراهم می‌کنند، به این ترتیب افزایش کارایی و سودآوری معاملات اسکالپ (Scalp Trading) را به همراه دارند. تکامل اسکالپینگ در بازارهای مالی نشان دهنده انعطاف پذیری و تطبیق پذیری این استراتژی با تغییرات محیطی و تکنولوژیک است.

اسکالپر یا Scalper کیست؟

معامله‌گرانی که از استراتژی اسکالپ استفاده می‌کنند، اسکالپر (Scalper) نامیده می‌شوند. این افراد نه تنها به سطح بالایی از دانش ریاضی و آشنایی کامل با اصول تحلیل تکنیکال نیاز دارند، بلکه به صرف زمان کافی نیز ملزم خواهند بود زیرا که بررسی تغییرات بازار و آمار و اخبار آن فعالیتی زمان‌بر در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل است که اگر بخواهیم به عنوان یک اسکالپر فعالیت کنیم، باید آن را به صورت شغلی تمام‌وقت در نظر بگیریم.

اسکالپرها بعد از بررسی کامل موقعیت و مناسب بودن تمام عوامل برای ورود، معامله خود را باز کرده و بعد از گذشت زمانی کوتاه و تحقق هدف معاملاتی خود، از معامله خارج می‌شوند. با تکرار این کار، سودهای اندکی به دست آمده که مجموع آن‌ها، مبالغ قابل توجهی را حاصل خواهد کرد. به همین دلیل، ممکن است در طول یک روز، ده‌ها بار معامله کرده تا بتوانند به بازدهی مورد نظر خود دست یابند.

برای تبدیل شدن به اسکالپری موفق، لازم است تا مشخصات زیر را داشته باشیم و همواره آن‌ها را در خود تقویت نماییم:

• سرعت عمل بالا و توانایی تصمیم‌گیری سریع
• توانایی تحلیل سریع روند بازار
• تسلط کامل بر اصول تحلیل تکنیکال و برخورداری از تجربه کافی
• انعطاف پذیر بودن در شرایط متغیر و پرنوسان بازار
• صرف انرژی و زمان کافی برای یافتن معامله مناسب
• توانایی تحمل استرس و هیجانات بالا

انواع اسکالپرها

اسکالپرها به دو دسته تریدرهای اختیاری و تریدرهای سیستماتیک دسته بندی می‌شوند:

• تریدر سیستماتیک: این تریدرها یک سیستم بسیار منظم برای نقاط ورود و خروج خود تعریف کرده و معاملات خود را بر اساس آن پیش خواهند برد. به عبارت دیگر، تریدر تنها در شرایط خاصی از بازار، وارد شده و بر اصول خود نیز پایبند است. این افراد معمولاً بر اساس حدس و گمان عمل نمی‌کنند.
• تریدر اختیاری: تریدرهای اختیاری در لحظه عمل کرده و مطابق با شرایط بازار تصمیم می‌گیرند. این افراد عوامل خاصی را برای ورود و خروج خود تعریف کرده، اما در مورد آن‌ها به صورتی سخت گیرانه و با وسواس عمل نمی‌کنند. در حقیقت، آن‌ها بیشتر با توجه به حس درونی و طرز تفکر خود، به صورت لحظه‌ای تصمیم گیری و عمل می‌کنند.

مزایای معامله اسکالپ

1. سود‌های مکرر: اسکالپرها با تکیه بر تعداد زیادی معامله در طول یک روز معاملاتی، سعی در به حداکثر رساندن سود از طریق تغییرات قیمتی بسیار کوچک دارند. این استراتژی به آن‌ها امکان می‌دهد از نوسانات جزئی بازار به نفع خود استفاده کنند، که در نتیجه می‌تواند به سود قابل توجهی در پایان روز منجر شود.
2. ریسک پایین در هر معامله: با تمرکز بر کسب سودهای کوچک، اسکالپرها معمولاً سرمایه کمتری را در هر معامله به خطر می‌اندازند. این کاهش اندازه معامله به آن‌ها امکان می‌دهد که ریسک کلی پورتفولیوی خود را مدیریت کنند.
3. استفاده از بازارهای مختلف: معاملات اسکالپ قابل اجرا در بازارهای متنوعی است و این امکان را به معامله‌گران می‌دهد تا فرصت‌های معاملاتی را در بازارهای مختلف از جمله بازارهایی با نقدشوندگی بالا که برای اسکالپینگ مناسب‌تر هستند، شناسایی و از آن‌ها استفاده کنند.
4. استقلال از روند کلی بازار: اسکالپرها بر خلاف بسیاری از معامله‌گران که بر روندهای طولانی‌تر تمرکز دارند، می‌توانند در هر شرایطی از بازار سود کسب کنند. آن‌ها نیازی به انتظار برای تغییرات بزرگ در بازار ندارند و می‌توانند از نوسانات کوتاه مدت بهره ببرند.

بیشتر بخوانید: پورتفولیو portfolio چیست چگونه می‌توانیم پورتفولیو بسازیم؟

معایب معامله اسکالپ

1. نیاز به توجه و زمان بالا: معاملات اسکالپ (Scalp Trading) در بازار فارکس نیاز به توجه مداوم دارند و معامله‌گران باید برای ساعت‌های طولانی مقابل نمایشگرهای خود بنشینند تا بتوانند فرصت‌های معاملاتی را در لحظه شناسایی کنند. این می‌تواند خسته کننده و وقت‌گیر باشد.
2. هزینه‌های معاملاتی بالا: انجام دادن تعداد زیادی معامله در هر روز می‌تواند منجر به افزایش چشمگیر هزینه‌های کمیسیون و اسپرد شود، که این امر می‌تواند سود کلی را کاهش دهد، به خصوص اگر معاملات به سود کوچکی منجر شوند.
3. فشار روانی زیاد: نیاز به تصمیم‌گیری سریع و مکرر در معاملات اسکالپ می‌تواند فشار زیادی بر معامله‌گر ایجاد کند. این فشار روانی می‌تواند در طولانی مدت بر تصمیم گیری‌ها و سلامت روانی معامله‌گر تاثیر بگذارد.
4. خطر استفاده از لوریج: استفاده از لوریج (Leverage) بالا می‌تواند هم فرصت‌ها و هم خطرات را افزایش دهد. در حالیکه امکان کسب سود بیشتری را فراهم می‌کند، اما در صورت حرکت بازار در جهت مخالف، می‌تواند به ضررهای بزرگ منجر شود.

بهترین استراتژی های معاملات اسکالپ در بازار فارکس

همان طور که پیش از این اشاره کردیم، تحلیل تکنیکال مهم‌ترین رکن در معاملات اسکالپ (Scalp Trading) به شمار می‌رود. به همین دلیل، در صورتی که به انجام این سبک از معاملات تمایل داشته باشیم، لازم است تا با اصول و جنبه‌های مختلف تحلیل تکنیکال آشنایی کامل داشته باشیم. استراتژی‌های زیادی در اسکالپینگ وجود دارد که بسیاری از آن‌ها نیز مفید هستند. در ادامه، به سه مورد از بهترین استراتژی های معاملات اسکالپ اشاره می‌کنیم که به کمک اندیکاتورها عملی می‌شوند:

• معامله اسکالپ با استفاده از اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)

اندیکاتور استوکاستیک ارتباط بین قیمت بسته شدن یک سهم و بازه قیمتی آن را نسبت به محدوده زمانی، نشان می‌دهد. این اندیکاتور بر اساس این فرض بنا شده‌ که قیمت‌ها در یک روند صعودی یا نزولی، به بسته شدن در کران بالایی و پایینی بازه قیمتی گرایش دارند. به بیان دیگر، قیمت‌ها پیش از بازگشت، تمایل دارند تا در نزدیکی نقاط کف و سقف بسته شوند. اندیکاتور استوکاستیک یکی از اندیکاتورهای بسیار کاربردی در معاملات اسکالپ محسوب می‌شود.

در این اندیکاتور، دو خط K (به رنگ آبی) و D (به رنگ قرمز) مشاهده می‌شود. هنگامی که روند کلی صعودی است و خط k، خط D را از پایین به بالا قطع نماید، نقطه مناسبی برای ورود در نظر گرفته می‌شود. موقعیت خروج از معامله نیز به این صورت است که خط قرمز، خط آبی را در محدوده خط 80، به سمت پایین بشکند.

• معامله اسکالپ با استفاده از اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یکی دیگر از اندیکاتورهاییست که برای تعیین روند کلی بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اندیکاتور نموداری خطی بوده که به طور معمول، بین دو سطح 30 و 70 در نوسان است. سطح افقی 30 در اندیکاتور RSI نقش محدوده‌ای حمایتی دارد و به عنوان موقعیتی مناسب برای خرید در نظر گرفته می‌شود. به عبارت دیگر، زمانی که اندیکاتور RSI به سطح 30 کاهش یابد و سپس روندی صعودی اتخاذ کند، نقطه‌ای مناسب برای ورود خواهد بود.

• معاملات اسکالپ با استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)

میانگین متحرک MA به عنوان یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم در روش اسکالپ تریدینگ به شمار می‌آید. در این اندیکاتور، برای شناسایی روند کلی بازار، از دو میانگین متحرک نسبتاً کوتاه‌مدت و یک میانگین بلندمدت استفاده می‌شود.

اسکالپ تریدینگ در بازار فارکس

معاملات اسکالپ چیزی شبیه به نوسان‌گیری در بازار بورس ایران است. اما چند تفاوت عمده با نوسان‌گیری دارد. شناخت این تفاوت‌ها به ما کمک می‌کند که دقیق‌تر بتوانیم با اسکالپ تریدینگ در بازار فارکس آشنا شویم.

در مفهوم اسکالپ، سه عنصر لات، پیپ و اسپرد نقش مهمی دارند. در حقیقت، کسی که می‌خواهد در بازار فارکس از روش اسکالپ استفاده کند، باید بتواند رابطه‌ای منطقی بین این سه عنصر برقرار کند. پس باید هر کدام از این مفاهیم را به صورت خلاصه بشناسیم و رابطه بین آن‌ها را کشف کنیم.

با ذکر یک مثال، این مفهوم را توضیح می‌دهیم. حتما با بازی پوکر آشنا هستید و آن را در فیلم‌های مختلف دیده‌اید. در این نوع بازی، هیچ مبلغی به صورت مستقیم جابجا نمی‌شود. مثلا قرار نیست که در این نوع بازی، 10000 تومان از فرد بازنده به فرد برنده منتقل شود. در عوض، در این بازی کوین‌ها یا سکه‌های نمادینی وجود دارند که بین افراد شرکت کننده رد و بدل می‌شوند. هر یک از این سکه‌ها ارزش معینی دارند.

افراد برای شروع بازی باید این سکه‌ها را بخرند و در نهایت نیز می‌توانند این سکه‌ها را به پول نقد تبدیل کنند. در بازار فارکس، لات چیزی شبیه به همین مفهوم است. ما با انتخاب لات در بازار فارکس (که هر لات ارزش مشخصی دارد)، می‌توانیم برای خرید و فروش اقدام کنیم.

مطمئناً هر چه لات ما بیشتر باشد، به ازای هر پیپ تغییر مثبت یا منفی، سود یا ضرر بیشتری خواهیم داشت. حال فرض کنید که در اسکالپ، ما از لات استاندارد استفاده می‌کنیم. در این حالت، در مقابل هر تغییر پیپ (کوچک‌ترین واحد قابل تغییر)، ما ده دلار سود یا ضرر می‌کنیم.

مدیریت ریسک و سرمایه در معاملات اسکالپ

مدیریت ریسک و سرمایه، اصول اساسی هستند که هر معامله‌گر اسکالپ باید آن‌ها را به خوبی درک کند و به کار ببندد. معاملات اسکالپ در بازار فارکس یک استراتژی معاملاتی است که هدف آن کسب سود از تغییرات کوچک قیمت در بازه‌های زمانی کوتاه است. با توجه به اینکه در این روش، تعداد زیادی معامله در طول روز انجام می‌شود، مدیریت ریسک و سرمایه اهمیت بالایی پیدا می‌کند تا از ضررهای بزرگ و پیاپی جلوگیری شود.

اولین قدم در مدیریت ریسک، تعیین میزان ریسک قابل قبول برای هر معامله است. معامله‌گران اسکالپ معمولاً بین ۱ تا ۲ درصد از سرمایه خود را برای هر معامله ریسک می‌کنند. این کار باعث می‌شود حتی در صورتی که چندین معامله متوالی منجر به ضرر شود، سرمایه کلی به شدت کاهش نیابد.

دومین اصل مهم، استاپ لاس (Stop Loss) برای هر معامله است. حد ضرر، سطح قیمتی است که در آن معامله به طور خودکار بسته می‌شود تا از ضررهای بیشتر جلوگیری شود. تنظیم حد ضرر اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا در بازارهای بسیار نوسانی، قیمت‌ها می‌توانند به سرعت و به طور غیرمنتظره‌ای تغییر کنند.

سوم، استفاده از نسبت سود به ضرر است که معامله‌گر تعیین می‌کند چه مقدار سود در مقابل هر واحد از ریسک را هدف قرار دهد. اگرچه در اسکالپینگ معمولاً سودها کوچک هستند، اما تعیین یک نسبت معقول می‌تواند به حفظ تعادل سودآوری کمک کند.

چهارم، مدیریت سرمایه است که شامل تخصیص دقیق منابع مالی برای هر معامله و نظارت بر سرمایه کلی برای اطمینان از پایداری در بلندمدت می‌شود. معامله‌گران باید از افزایش بیش از حد حجم معاملاتی خود به دلیل پیروزی‌های موقتی یا تلاش برای جبران ضررها خودداری کنند.

در نهایت، انعطاف پذیری و تطبیق پذیری در استراتژی‌های معاملاتی، به ویژه در بازارهای متغیر، برای حفظ اثربخشی مدیریت ریسک و سرمایه ضروری است. اسکالپینگ می‌تواند سودآور باشد، اما موفقیت در آن نیازمند دانش، تمرکز، و انضباط قوی در مدیریت ریسک و سرمایه است.

نکات مهم برای موفقیت در معاملات اسکالپ

برای موفقیت در معاملات اسکالپ (Scalp Trading) در بازار فارکس، چند نکته کلیدی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند:

1. آموزش و دانش: قبل از شروع به اسکالپینگ، لازم است که با انواع نمودارها، از جمله نمودارهای میله‌ای، خطی و شمعی آشنا شوید. یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال مانند میانگین متحرک (MA)، اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) و مکدی (MACD) برای شناسایی روندهای قیمتی و سیگنال‌های ورود و خروج از بازار ضروری است.
2. مدیریت ریسک: تعیین حد ضرر برای هر معامله به شما کمک می‌کند تا میزان زیان احتمالی خود را محدود کنید. استفاده از نسبت ریسک به پاداش مناسب، مثلاً ۱ به ۲، می‌تواند کلیدی باشد. به علاوه، مدیریت پوزیشن سایز و عدم ریسک بیش از حد بر سرمایه در هر معامله به حفظ سرمایه در درازمدت کمک می‌کند.
3. انتخاب پلتفرم مناسب: پلتفرم معاملاتی باید امکان دسترسی سریع به بازارها، اجرای سریع معاملات و ابزارهای تحلیلی پیشرفته را فراهم کند. بررسی و مقایسه پلتفرم‌ها از نظر ویژگی‌ها، کارمزد و اسپردها، و همچنین پشتیبانی مشتری، قبل از انتخاب بسیار مهم است.
4. تمرکز و سرعت عمل: اسکالپینگ نیاز به تمرکز طولانی مدت و واکنش سریع به تغییرات بازار دارد. این کار ممکن است استرس‌زا باشد، بنابراین مدیریت استرس و حفظ یک ذهنیت مثبت اهمیت دارد. استفاده از چندین نمایشگر برای رصد همزمان چندین بازار می‌تواند به افزایش کارایی کمک کند.
5. استراتژی مشخص: داشتن قوانین واضح برای ورود و خروج از معاملات، از جمله شرایط خاص بازار و سیگنال‌های تکنیکال، برای جلوگیری از تصمیم گیری‌های احساسی و بهبود عملکرد ضروری است. توسعه یک برنامه معاملاتی که شامل اهداف روزانه، هفتگی و ماهانه است، به شما کمک می‌کند تا روی اهداف بلندمدت تمرکز کنید.
6. تحلیل و بازبینی: انجام بازبینی دوره‌ای از معاملات و استراتژی‌های خود، به ویژه پس از روزهای سودآور یا زیان‌ده، می‌تواند به شما در شناسایی الگوهای موفقیت و شکست کمک کند. این کار به بهبود مداوم استراتژی و افزایش سودآوری در درازمدت منجر می‌شود.